نمایش جزئیات
روضه و مناجات جانسوز_حضرت سیدالشهدا علیه السلام _استاد حاج منصور ارضی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم لا حول ولاقوه الا بالله العلی العظیم
دل که میگیرد دو چشم تر به دادم میرسد
در زمان فقر این گوهر به دادم میرسد
وسع کم هرگز برای ما فقیران ننگین نیست
دست من خالی که باشد سر به دادم میرسد
دست بر دارید مردم از سر من چون که من
دلبری دارم که او بهتر به دادم میرسد
از شب قدر تو جاماندم که امروز آمدم
گفته اند اینجا حسین،آخر به دادم میرسد
این کریمی را که من دارم گدایی می کنم
مطمئن هستم که پشت در به دادم میرسم
*لازم نیست بیام تو خونش ..." سائل می گه دیدم فقط دستشو بیرون آورد،که کیسه های زر و داد گفت ازین به بعد اگر اذیت شدی دوباره بیا ..." وایسادم گریه کردن ..." گفت آقاجان اول اومدم خودتو ببینم ...." اما اینجا مرحوم چمنی یه گریز برا خودش میزد،گفت همچین که دست ابی عبدالله رو دید،گریه کرد گفت کم بود ببخشید،گفت نه ؛ ناراحتم این دستات ....." زیر خاک میره ..." بعد اشاره کرد آقاجان این انگشتای تو رو میبرن ...."
این کریمی را که من دارم گدایی می کنم
مطمئن هستم که پشت در به دادم میرسم
من سراغ هر کسی رفتم،دلم را زد شکست2
غالبا این لحظه ها مادر به دادم میرسد ...
*باور کن شعر نمی خونم،با دلت دارم بازی می کنم*
فاطمه میلش که باشد وضع بر میگردد و
مرتضی با ظرفی از کوثر به دادم میرسد
پاک ها کرببلا رفتند و من جا مانده ام
فطرسم امروز،بالو پر به دادم میرسد
.