نمایش جزئیات

روضه و توسلِ جانسوز _15 شوال شهادت حضرت حمزۀ سیدالشهدا علیه السلام _ استاد حاج منصور ارضی

روضه و توسلِ جانسوز _15 شوال شهادت حضرت حمزۀ سیدالشهدا علیه السلام _ استاد حاج منصور ارضی

ای مسیحا دَمِ رسول الله

چون علی مرهمِ رسول الله

سپر محکمِ رسول الله

عزّت پرچمِ رسول الله

حمزه، ای افتخار اسلامی

مظهر اقتدار اسلامی

در عبادت قیامتی داری

با مناجات اُلفتی داری

بین میدان شجاعتی داری

به علی چه ارادتی داری

آسمان زیر گام های شماست

آخر عشق ابتدای شماست

قد احمد ز غصّه ات تا شد

تا که یک نیزه بر تنت جا شد

آه بالا سرت چه غوغا شد

بر سَرِ غارت تو دعوا شد

لشگری دور پیکرت آمد

جِگرت را زنی به دندان زد

 

*بدنِ حضرتُ پاره پاره کردن ... غیر از این اون نانجیبه ، هندِ جگر خوار اومد جلو ، پهلویِ آقا رو شکافت ...جگرشُ درآورد ... صورتِشُ مُثله کرد ...*

 

گرچه خیلی بلا سرت آمد

گرچه قاتل برابرت آمد

تا کنارِ تو خواهرت آمد

یک عبا رویِ پیکرت آمد

 

*خبر دادن یا رسول الله زنانِ قریش همراهِ عمه هایِ گرامِت و دخترِ کوچکِت دارن میان به سمتِ اُحد ... همه پیاده می دویدن ... پایِ برهنه ... چون منافقین اعلام کردن تو مکه که خودِ پیغمبرم به شهادت رسیده ... پیغمبر دستور داد عباشُ آوردن ، انداخت رو بدنِ حضرت ، از بس که قدِّش رشید بود ، پاهایِ مبارک بیرون افتاد  دستور داد خارهایِ بیابون رو جمع کنن ،آروم رو بدن بزارن ...*

 

یک عبا رویِ پیکرت آمد

تا نبیند صَفیه حالت را

وای از روضه های کرب و بلا

کربلا دِشنه دارها بودند

یک نفر نه ، هزارها بودند

وسطِ نیزه زارها بودند

روی سینه ، سوارها بودند

 

*یا رسول الله ، اجازه بده بدنِ داداشمُ ببینم ...فرمود جانِ من روپوش رو از رو صورت برندار ... چون میدونِست اگر این صورتِ پاره پاره  رو صفیه خانم خواهرش ببینه ، جان میده ... ، قسمش داد ... قربونِت برم بی بی جان .... وقتی اومد دید گلو هنوز رگ ها حرکتی داره ... سر بریده و برده شده ... یه نگاهی به بدنِ پاره پاره کرد ...*

 

وسطِ نیزه زارها بودند

روی سینه ، سوارها بودند

آبرویِ قبیله غارت شد

پیش زینب به تن جسارت شد

حرم الله در خطر افتاد

ردّ شلاّق بر کمر افتاد

خواهری بین صد نفر افتاد

بین بازار و هر گذر افتاد

همه دیدند ضعف تن ها را

مَردها می زدند زن ها را

.