نقد جان

امشب بود آب روان میسر

فردا شود با نقد جان برابر

امشب همه اصحاب در عبادت

فردا شهید راه دین ، سراسر

امشب بود آب روان میسر

فردا شود با نقد جان برابر

امشب بود به پاس خیمه ها ابوالفضل

فردا شود دستش جدا ز پیکر

امشب بود قاسم به نزد عمو

فردا شود قربان دین داور

امشب بود آب روان میسر

فردا شود با نقد جان برابر

امشب به اکبر دلخوش است لیلا

فردا شود مجنون ز داغ اکبر

امشب عزیز فاطمه به خیمه

فردا شهید تیغ و تیر و خنجر

امشب بود آب روان میسر

فردا شود با نقد جان برابر

امشب حسین آید سراغ زینب

فردا رود زینب سوی برادر

امشب رباب و طفل و گاهواره

فردا شود پاره گلویِ اصغر

امشب بود آب روان میسر

فردا شود با نقد جان برابر

امشب خیام شاه و صوت قرآن

فردا یتیمان و هجوم لشکر

امشب به عزت خفته آل عصمت

فردا اسیر فرقة بد اختر

امشب بود آب روان میسر

فردا شود با نقد جان برابر

 (محمد آزادگان)