نمایش جزئیات

نوحه زبان حال حضرت سکینه علیها السلام

نوحه زبان حال حضرت سکینه علیها السلام

قربان زخم حنجرت بابا ای بابا

گردد سکینه دخترت بابا ای بابا (2)

بابا چرا سر در بدن نداری نداری(2)

بابا چرا بر تن کفن نداری نداری (2)

بابا چرا با من سخن نداری نداری (2)

رنجیده از من خاطرت بابا ای بابا (2)

بابا کدامین مرتد ، ستمگر ستمگر

ببریده حلق نازکت ز خنجر ز حنجر

بابا کدامین ظالم بد اختر بد اختر

ببریده از پیکر سرت بابا ای بابا (2)

قربان زخم حنجرت بابا ای بابا

گردد سکینه دخترت بابا ای بابا (2)

بابا سرت را از جفا بریدند بریدند

بابا تنت در خاک و خون کشیدند کشیدند

قربان زخم حنجرت بابا ای بابا

گردد سکینه دخترت بابا ای بابا (2)

بابا پس از تو ای پدر  حقیرم حقیرم

بابا به دست کوفیان اسیرم اسیرم

بابا چه خوش از بعد تو بمیرم بمیرم

گردد به قربان  سرت بابا ای بابا (2)

قربان زخم حنجرت بابا ای بابا

گردد سکینه دخترت بابا ای بابا (2)

ماندم غریب و خونجگر پدر جان پدر جان

گشتیم یتیم و دربدر پدر جان پدر جان

ای بع د تو خاکم به سر پدر جان پدر جان

بنگر به حال دخترت بابا ای بابا

قربان زخم حنجرت بابا ای بابا

گردد سکینه دخترت بابا ای بابا (2)

بابا نوازش کن مرا یتیمم یتیمم

از داغ هجرت دل ز غم دو نیمم دو نیمم

(نادب) بگفت از این عزا الیمم الیمم

بنگر به حال نوکرت بابا ای بابا

قربان زخم حنجرت بابا ای بابا

گردد سکینه دخترت بابا ای بابا (2)