نمایش جزئیات

ذکر توسل غزل ابتدای جلسه_ شب اول محرم _حاج محمود کریمی

ذکر توسل غزل ابتدای جلسه_ شب اول محرم _حاج محمود کریمی

"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ،
فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً
وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً،حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا" این اشک نیست گوهر بزم عزایِ توست گر چه کم است نذر تو و روضه هایِ توست این دستمال شسته شده با گلابِ اشک تارش ز خیمه و نخش از عبای توست *حسین ...* هر جا برایِ سینه زدن جمع می شویم خیمه که نیست شعبه ای از کربلایِ توست فالی زدم به مُصحف ماتم که ناگهان آیاتِ اشک آمد و گفتا برای توست گیرم که سر ز کُنگرۀ عرش بر کُنم وقتی که من به اوج رسم ابتدایِ توست با آنکه از شهادت تو قرن ها گذشت هر روز ماجرایِ جهان ماجرای توست *حسین ...*
.