حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

ذکر توسل و روضه ویژۀ ایامِ محرم _ شب اول محرم _ استاد حاج منصور ارضی

ذکر توسل و روضه ویژۀ ایامِ محرم _ شب اول محرم _ استاد حاج منصور ارضی

“السلام علیکم یا اهل بیت النبوه”

السلام علیک یااباعبدالله ….

 

فریادِ یا بُنَّی ز عرش خدا رسید

نوحو علی الحسین که ماه عزا رسید

 

*آره خودتون ناله بزنید من اشاره نمیکنم هرجاهستی خیال کن تنهایی….*

 

جمعِ مدافعان حرم یادشان بخیر

ماهِ عزایِ تشنه لب کربلا رسید

 

گفتیم یا حسین دَرِ توبه باز شد

اسبابِ استجابت برایِ دعا رسید

 

با این همه گناه مرا می خری حسین

 

*اگه همه مون خودمونو گنه کار بدونیم،خوبِ….*

 

بااین همه گناه میخری مراحسین

این گونه لطف شاه به داد گدا رسید

 

بنیانگذار روضۀ تو شخص فاطمه ست

سینه به سینه آمد و خیرش به ما رسید

 

*ای حسین ای حسین…. آقاجان !*

 

گریه برای غربت تو فیضِ اعظم است

بر نسل ما به لطف شما این عطا رسید

 

مادر به گریه بر تو مرا شیر داده است

این فیضِ عشق بازی ما از کجا رسید ؟

 

کام مرا به تربت تو باز کرده اند

از خاکِ زیر پایِ تو طعم شفا رسید

 

زهرا به نام ، یک یک ما را صدا زده

 

*تو فكر می كنی،خودت اومدی؟ دونه دونه صدا میزنه…*

 

بر گوش دل ز کرببلا این صدا رسید

 

بی اختیار یاد تنت گریه می کنیم

عطر لباس کهنه ای از نینوا رسید

 

پیراهنی که خونی و پیچیده در هم است

در طاق عرش بیرق ماه محرم است

 

*آره والا بیرق عرش چیه ؟ … پیراهن توست ، مادرت بلند میکنه ، واقعا به هممون میگه اِلَیّ….،*ای آقام ای آقام،جایِ همه اونایی که پارسال بودن الان زیر خاکن ، از دنیا رفتن خالیِ …..باور نمیکنم ما ، یه سر لشکر ،مقام قرب،مقام بندگی،نَفَس داره،همۀ شهر هیجده هزار نفر برای اون زمان نوشتن ، همه اومدن صبح بیعت کردن ، شب تو کوچه آواره بود ، بیعت کننده ها و باریکلا گوها همه درها روبستن ….دست دوتا بچه هاشو گرفته،داره تو این کوچه ها حیرون راه میره ، گاهی هم سمت راهِ مکه داره نگاه میکنه ، هی میگه حسین جان!من اشتباه کردم نامه نوشتم برات ، حسین جان!خودت دیدی ۱۲هزار نامه ضمیمۀ نامه ام کردم ، همشون قول دادن ، اما حسین جان تنها بازاری که شبانه روز داره کار میکنه ، بازار شمشیر فروشها و نیزه فروشهاس … همه دارن آماده میشن باتو بجنگن …..*

 

ای کاش کسی روی لبش آه نباشد

با نامۀ او قافله در راه نباشد

 

ای کاش که مردی غم بسیار نبیند

از بی کسی اش کوچه به کوچه نَنِشیند

 

دیدی چه آمد به سرم این دو سه روزه

خالی شده بود دور و برم این دو سه روزه

 

هر در که زدم در به رویم وانشد اصلاً

یک مرد پیِ یاریِ من پانشد اصلاً

 

این تن برود زیر لگد پیکر تو نه

صد بار سرم بشکند اما سرتو نه

 

هرچند كه پاره شده لبهام غمی نیست

در پیش شُریح ان پسرهام غمی نیست

 

این زخم لب من به فدای لبت آقا

هر دو پسرم نذر سِرِ زینبت آقا

 

خاکی شده ام خاک نبینم بدن تو

من سوخته ام تا نرسد سوختن تو

 

*یا صاحب الزمان آجرک الله،از همین جاسلام بدیم  به آقا ، سلام میرسه ، سلام به اون آقایی که الان  تو راهه ، این زن و بچه دارن باهاش میآن ، طفل شیرخوار ه اش داره میآد،دخترسه ساله اش داره میاد……*

.