حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

روضه "خیلی دلم گرفته برایِ محرمت .. " بنفسِ حاج محمود کریمی

روضه "خیلی دلم گرفته برایِ محرمت .. " بنفسِ حاج محمود کریمی

. خیلی دلم گرفته برایِ محرمت من زنده ام فقط به هوایِ محرمت تو قبله ای برایِ تمامِ قبیله ام ایل و تبارِ من به فدایِ محرمت با هر تپش به سینۀ دلدادگانِ تو دلها زنند تبلِ عزایِ محرمت کم کم قبیلۀ سینی به دست ها در هر قبیله قبله نمایِ محرمت دستی که می خورد به سَرُ سینه درِ غمت پایِ تو ایستاده و پایِ محرمت بی تاج و تخت هم به شهان فخر می کنند هر ریزه خوارِ خان و گدایِ محرمت روحش که رفت پیشِ تو روح القدس شود هر نوحه خوان و نوحه سرایِ محرمت معراج من بُوَد چو نصیبم کنی حسین یا گوشه چشم یا که دعایِ محرمت عمریست یادِ حنجرِ تو گریه می کنم با یادِ دیدۀ ترِ تو گریه می کنم تا روزِ آخرینمُ و تا آخرین نفس با یادِ روزِ آخرِ تو گریه میکنم گاهی بر آن سرِ بی تن زنم به سر گاهی به جسم بی سرِ تو گریه میکنم هرجا سخن زِ کودک و گهواره می شود بر گریه هایِ اصغرِ تو گریه میکنم وقتی که نخلِ عمرِ کسی تیشه می خورد بر قطعه قطعه اکبرِ تو گریه میکنم .. هرجا سخن زِ مردی و عشق و وفابُوَد بر خجلتِ برادرِ تو گریه میکنم بینم چو پا برهنه یتیمی دوان شود بر زخم پایِ دخترِ تو گریه میکنم فرمود يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ‏ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ ... جدِ ما رو مثلِ قربانی سر بریدن .. الله اکبر بگم صدا ناله ت بلند شه .. جبرییل فرمود آدم ، یه روزی حسینُ مثلِ گوسفندِ قربانی بینِ دو نهرِ آب سر از بدنش جدا میکنن .. بابا برا قربانی کسی ناراحت نمیشه برا کشتنِ حسینم کسی ناراحت نشد .. قربانی اگه مادر و بچه اش ببینن ناراحت میشن اربابِ ما رو هم زن و بچه ش میدیدن .. قربانی رو تو منا رها میکنن جدِ ما رو هم رها کردن .. بابا سر قربانی رو به نیزه نمیزنن .. به قربانی اول آب میدن .. حسین ..... قربانی رو فقط با یه حربه و یه کارد می کشن .. اما دلا بسوزه برا اون آقایی که همه ریختن تو گودال .. شمشیر دار اومد ، نیزه دار اومد ، کمان دار اومد ، با تبر اومدن ، با دشنه اومدن... با کعب نی اومدن ، با سنگ اومدن ، با دشنام اومدن ... آخ بمیرم برات با وضو اومدن ... .