حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

زائر کربلا

زائر کربلا

قبل از سیدالشهدا کربلا یه زائر داشته، امیرالمؤمنین رد می شدند، هانیه بن عروه نقل می کنند (مسجد کوفه دیدی چه ضریح قشنگی داره، کسی است که مسلم را نفروخت) رسیدند کربلا، میگه تا از اسب پیاده شد، دیدم غم همه ی صورت علی رو گرفت، دیدم آقا از اسب پایین اومد، آروم آروم نشست رو زمین، همه ی اصحاب جمع شدند، چی شده ؟ در این خاک چیزی گم کرده اید؟ خاک را برداشت و بو کرد، عین ابر بهار گریه می کنه، شروع کرد  نماز خواندن، الله اکبر نماز سراسرش گریه است، تا سرش را گذاشت رو خاک کربلا ... .

ای خاکِ کربلای تو مهر نماز من ...

وقتی سرش را بلند کرد، اشاره کرد به خاک، گفت خوش به حالت ای خاکِ کربلا! که گروهی از تو بدون حساب بهشت می روند، امام بلند شدن تو صحرا قدم زدن، نقطه نقطه را نشون دادن،اینجا خیمه ها را می زنند (کربلا رفته ها خاطراتشون زنده می شه)

اینجا گودال است، اینجا گریه کردند ...

بار بگشایید اینجا کربلاست

آب و خاکش با دل و جان آشناست

السلام ای سرزمین کربلا 

السلام ای منزل خون خدا

کربلا گهواره ی اصغر تویی

مقتل عباس آب آور تویی

منبع:كتاب گلواژه های روضه