حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

روضه ورود به کربلا_شب دوم محرم_حجت الاسلام والمسلمین سیدحسین مومنی

روضه ورود به کربلا_شب دوم محرم_حجت الاسلام والمسلمین سیدحسین مومنی

پاشیم بریم کربلا،بالاخره یه کارایی اونجا انجام بدیم،زمین رو تمیز بکنیم،آب و جارو کنیم؛بالاخره بچه های حسین فردا وارد کربلا میشن،یه چیزایی زیر پا افتاده خیلیم تیزه، بهش میگن خار مغیلان،بریم اینارو برداریم،پاک کنیم زمین رو.یکی از یاران که در سپاه عمرسعد بود،یه هو دیدن معرکه ی کربلا رو داره ترک میکنه،گفتند:کجا؟گفت: یادم آمد از صفین،داشتیم با علی برمیگشتیم،رسیدیم به این موضع،دیدیم علی از مرکب پیاده شد کنار این درخت،دو رکعت نماز خوند،خاکا رو برداشت بویید و پیوسته تکرار میکرد:"ههنا مقتلُ رجالُنا،ههنا مهتَکُ نسائنا،ههنا والله مذبح اطفالِنا" اینجا بچه های ما رو میکشن. هر چی نهیب زدن مرکب ابی عبدالله حرکت نکرد.فرمود:بگید اینجا کجاست؟-امام میداند،علم دارد؛مجال ندیم که شبکه های بیگانه از این کلمات ما استفاده کنند،امام علم دارد ولی به جهت تنبه و هوشیار شدن مخاطب سوال میکند-عمه جان امام زمان آمد کنار امام حسین،حسین جان اینجا کجاست؟از لحظه ای که وارد این سرزمین شدم انگار غمای عالم تو دلم آمده،اینجا کجاست؟اسم اینجا چیه؟عرض کرد:آقا جان به اینجا غاضریه میگن،قادسیه میگن،شاطئ الفرات میگن،طف میگن،نینوا میگن،کربلا هم میگن.تا اسم کربلا به گوش ابی عبدالله رسید پا رو محکم رو زمین زد،سر رو به آسمون بلند کرد"اللهم انی اعوذ بک من الکرب و البلاء"خدایا به تو پناه میبرم از کرب و بلا. بار بگشایید اینجا کربلاست... *حالا اونی که میخوام از رو بخونم...یا صاحب الزمان مدد کن آقا... در آداب مهمانی داریم:"اکرِمِ الضیف"مهمان را اکرام کنید.بعد در دستورات داریم اگر مهمان به منزلتان آمده -در کتب معتبر فقهیمون آمده-چهارتا امر را رعایت کنید: ۱-حتما به استقبال مهمان برید ۲-اگه مهمان آمد از او پذیرایی کنید "ولو شُربةً من الماء"ولو به جرعه ای از آب...منتقل به عرضم میشید دیگه! ۳-حتما هدیه بهش بده ۴-وقتی داره میره او را بدرقه کن‌ فردا وارد میشن یه وقت یکی از یاران ابی عبدالله بلند میگه تکبیر؛تا تکبیر میگه،حضرت میفرمایند:چرا تکبیر گفتی؟عرض کرد:آقا نخلستان ها معلوم شده.حضرت سکوت کردند فرمودند:اینا نخلستانه؟!یاران دیگه آمدند،سرکشیدند،دیدند،نه! سواره نظام با نیزه های براق داره به استقبال اینا میاد...عجب استقبالی! آخه بی انصافا تو این کاروان زن هست،بچه هست، نمیگید میترسند؟!چه استقبالی! این استقبال بود با سواره نظام آمدند. دوم:دستور داریم از مهمان پذیرایی کنیم.چه پذیرایی کردند کوفیان... از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید خاتم ز قحط آب،سلیمان کربلا نامه نوشت عبیدالله به عمر سعد؛تو نامه نوشت به محض اینکه نامه به دستت رسید"حُل بین الحسین و اصحابه و بین الماء"نذار حسین و اصحابش دستشون به آب برسه" ولا یَضوق منها قطرة"یه قطره از این آب رو نذار بخورن.لذا تو مقتل خوارزمی داره:حسین رو کشتند"قُتِلَ حزیناً،مکروباً،شهیداً،جائعا،عطشانا"حسین علیه السلام رو کشتند درحالیکه غمگین بود،ناراحت بود،ژولیده و به هم ریخته بود،گرسنه بود،تشنه بود.عجب پذیرایی ای کردند... سوم هروقت مهمان آمد حتما بهش هدیه بدید. هدیه دادند؟دوتا نکته هست راحت ترش رو میگم.وقتی حسین تو گودی قتلگاه افتاد،سر از بدنش جدا شد،تازه آمدند سراغ غارت لباسایی که به تن حضرت بود...یکی لباس حضرت رو برد؛یکی نعلین حضرت رو برد؛یکی رکاب حضرتو برد؛یکی شال کمر حضرت رو برد؛اومد تو گودی قتلگاه دید همه لباسا حضرتو بردن ولی هنوز انگشتر به انگشت حسین هست،هدیه دادند؟! هدیه پیشکش! وقتی همه به شهادت رسیدند داره"دَخَلت الغانمة علینا الفسطاط"یه مشت غارتگر حرامی آمدند داخل خیمه ها که این بی بی ها بودند؛میخواستند غارت کنند این خیمه ها رو،من معنا نمیکنم..میفرماید" وَ أنَا جاریَةٌ صَغیرَةٌ وَ فی رِجْلی خَلْخالانِ مِنْ ذَهَبٍ فَجَعَلَ رَجُلٌ یَفُضُّ الْخَلخالَینِ مِنْ رِجْلی وَ هُوَ یَبْکیَ"اومد جسارت کنه،درحالیکه داشت گریه میکرد،گفتم چرا گریه میکنی؟گفت  میدونم دارم از بچه های پیغمبر دزدی میکنم. عبارت بعدیش رو نمیشه بیان کرد... امام بریم سراغ بدرقه... "ثم رَحَلَ لمن تخلف عن عیال حسین علیه السلام" عیال حسین علیه السلام رو از کربلا برعکس برگردوندند به سمت کوفه "و حَمَلَ نسائه علی افلاس اقتاب  جوال " اونا رو سوار مرکب های بی جهاز کردند،فقط یه گلیم کهنه انداخته بودند و اینها رو مثل اسرای روم از این دیار به اون دیار میبردند.اینم بدرقه ای بود که کردند. اما مثل فردا تا حضرت فرمود:بار بگشایید اینجا کربلاست...دیدند همه  آمدند دور مرکبی که عقیله العرب زینب نشسته؛راوی میگه دیدم یکی مهار ناقه رو گرفته،یکی زانو بالا زده،یکی داره مراقبت میکنه بچه ها نیفتند،عمه جان ما آسیبی نبینه... ای روزگار اف بر تو و بر بی وفایی تو! زمانی نمیگذره آینده میگه دیدم همین خانم رو که بی کس و یار بود.میگه صدا زد حسین جان بلند شو داداش! ببین زینبت یه محرم نداره...بلند شو زینبتو سوار محمل کن. با همین حال،با همین ناله ای که دارید دستی به دعا بردارید،برای تسلای قلب امام زمان،همه با هم: اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن،صلواتک علیه و علی آبائه،فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا" .