نمایش جزئیات

قسمت_اول غزل مصیبت ابتدایِ جلسه _ حاج حسین سازور

قسمت_اول غزل مصیبت ابتدایِ جلسه _ حاج حسین سازور

السَّلامُ عَلَیْکَ یا مَظلوُم یا اَباعَبْدِاللَّهِ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی عِنْدَكَ وَجِیهاً بِالْحُسَیْنِ علیه السلام فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ ، یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ

سفره ات را مادرت زهرا فراهم میکند چون وَهب آخر نگاهت سر به راهم میکند

هر چه میخواهی بگیر از من گدایی را نگیر(من اگه برات گریه نکنم میمیرم آقا ...)

هر چه میخواهی بگیر از من گدایی را نگیر نوکریِ خانۀ تو پادشاهم میکند

سی شبِ ماهِ خدا شکر خدا گفتیم حسین پس مُحرم مَحرَمِ این دستگاهم میکند

تو خودت پیغام دادی که بیا من آمدم لطفِ تو جبرانِ جرمُ و اشتباهم میکند

بیشتر از یک سیاهی لشگرم کردی حساب پس علمدارِ تو سربازِ سپاهم میکند

در مسیرِ کاروانت دست من را هم بگیر چشمِ خیسِ دخترت دارد نگاهم میکند

اول و آخر مرا مدیونِ زهرا میکنی مادری که روضه خوانِ قتلگاهم میکند

فکر اینکه راهیِ صحرایی و آواره ای مثلِ زینب عاقبت بی سر پناهم میکند

دوست دارم ، حسین جان ..... فدات بشم ، حسین جان .....

.