حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

روضه و توسل جانسوز _ایام شهادت ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام _سید مهدی میرداماد

روضه و توسل جانسوز _ایام شهادت ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام _سید مهدی میرداماد

اُفتاده بود تشنه لب و آه می کشید

*آقا! من بمیرم  که شما آه نکشی تنهایی تو حجره...*

اُفتاده بود تشنه لب و آه می کشید

فریاد بی کسیش به جائی نمی رسید

*همش میگن:روضه ی امام جواد شبیه جدش ابی عبدالله است،هر دو تشنه بودن،باز امام جواد یه رمق داشت یه آه بکشه،ارباب ما ابی عبدالله سه ساعت تو خون خودش دست و پا زد،هزار و نهصد و پنجاه زخم مگه شوخیِ؟...امام جواد به دیوار حجره تکیه داد و آه کشید....اما ابی عبدالله به نیزه شکسته ها تکیه داد و آه کشید......*

مجموعه ای ز مقتلِ اولاد فاطمه است

پس روضه هاش می طلبد گریه ی شدید

باید به پای روضه ی این سَرورِ صبور

سر را شکست ... گریبان ز غم درید

* چرا؟ مگه چی شده؟..*

کف می زدند، با نَفَسِ آتشین او

چندین کنیزِ پَستِ زنا زاده ی پلید

شرمنده ام ز حضرت زهرا از این کلام

آنقدر ناله زد ز عطش، تا نفس بُرید

شاعر:مجتبی روشن روان

* چهل شب دیگه،شبِ عاشورایِ حسینِ،اونایی که شب عاشورا ناله میخوان،نفس میخوان....بگم: یا جواد الائمه! تشنگی سختِ،مادر شهید حججی می گفت: همه صحن های پسرم رو دیدم،هیچ کجا دلم آتیش نگرفت،اسارتش رو دیدم،دست بستنش رو دیدم،حتی سر بریدنش رو دیدم،جیگرم کباب نشد،گفت: یه جا جیگرم سوخت، اونجایی که دیدم پسرم رو دارن سوار ماشین می کنند،دوربین اومد تو صورتش،تا نزدیک شدم دیدم لبای بچه ام خشکِ،فهمیدم بچه ام تشنه است،کاشکی آبش میدادن..." بُنَیَّ! قتلوک، ذبحوک و مِنَ الماء منعوک "*

مادرِ آب کجایی؟ پسرت آب نخورد

*روضه اینِ:بعضی نقل ها نوشته روز عاشورا ابی عبدالله روزه بوده،تو اون گرما،تیر و نیزه،زخم،خون از بدن برِ آدم تشنه میشه،من نمیدونم اون عطش،چه عطشی بود؟ کسی که هزار و نهصد و پنجاه زخم داره،یه بدن مگه چقدر جا داره که زخم بخوره؟با عقل جور در نمیآد،سید بن طاووس تو لهوفش نوشته...

می دونی چه جوری زدن؟ می اومدن می رسیدن به بدن،می دیدن جای سالمی نداره،نیزه تو جای قبلی فرو می کردن،شمشیر تو جای قبلی...زخم تو جای زخمِ قبلی،یه جای سالم تو بدنِ آقایِ ما نذاشتن،حسین....بیخود نبود عمه ی سادات رگها رو بوسید..*

این کشته ی فتاده به هامون حسینِ توست

این صیدِ دست و پا زده در خون حسین توست

این ماهیِ فتاده به دریایِ خون که هست

زخم از ستاره بر تنش افزون حسینِ توست

حسین....

.