نمایش جزئیات
می سوزم از جدائی
من ماه عالمینم (2)
خورشید کاظمینم
نور دل حسینم
نور دل حسینم
بابا رضا کجائی – می سوزم از جدائی
در حجره جان سپارم (2)
در حال احتضلرم
من همدمی ندارم
من همدمی ندارم
بابا رضا کجائی – می سوزم از جدائی
بر دیده ام ستاره (2)
در سینه ام شراره
با قلب پاره پاره
با قلب پاره پاره
بابا رضا کجائی – می سوزم از جدائی
دردا که رفتم از حال
از بس زدم پر و بال
در لانه افتادم
از فرط نا توانی
بابا رضا کجائی – می سوزم از جدائی
گویند تشنه جان داد
خاموش شد ز فریاد
از این غریب تنها
پرسند اگر نشانی
بابا رضا کجائی – می سوزم از جدائی