حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

دیدند سر بریده یک طرف افتاده ، رقیه یک طرف

دیدند سر بریده یک طرف افتاده ، رقیه یک طرف

من دختر سه ساله فخر زمانه ام نور دو چشم فاطمه را نازدانه ام روز از فراق روی پدر همدم غمم شبها انیس و مونس آه شبانه ام بابا بیا که دل به امید تو بسته ام در گوشة خرابه بود آشیانه ام مانند شمع گشته دل عمه ام کباب از بس که جان گداز بود این ترانه ام هر کودکی به دهر بگیرد بهانه ای تنها توئی و دیدن رویت بهانه ام بابا ز راه لطف بیا و مرا ببر از کنج این خرابه غم سوی خانه ام1 دشمن به جای آن که تسلّی دهد مرا از کینه می زند به خدا تازیانه ام بیاد شهدای عزیزمان ، بیاد امام راحل مان ، دلها را روانه شهر شام و خرابه شام کنید ، همان جائی که درتاریکها یک دختر سه ساله ای زمزمه می کرد :یا ابتاه ، مَن ذَالَّذی خَضَبَکَ بِدمائکَ ، یا ابتاه مَن ذالَّذی قَطَعَ وَریدَیکَ ، یا ابتاه مَن ذَالَّذی اَیتَمنَی عَلی صِغَرِ  سِنّی بابا چه کسی رگهای گلویت را بریده ، بابا کدام ظالمی در این سنین کودکی مرا به داغ تو مبتلا کرد ، این قدر با سر بابا درد دل کرد یک وقت دیدند صدای این روضه خوان امام حسین خاموش شد آمدند دیدند سر بریده یک طرف افتاده ، رقیه یک طرف . عمه خدانگهدار رفتم از این زمانه همره رأس بابم به ملک جاودانه من حوری بهشتم ویرانه جای من نیست باید روم به جنت اکنون شدم روانه . منبع : كتاب گلچين احمدي