حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

متن روضه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها ، سوم محرم-میرداماد

متن روضه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها ، سوم محرم-میرداماد

بیا كه خانه ی دل بی تو رو به ویرانی است امشب باید جوری امام زمان ِمون رو صدا بزنیم،جوری طلب كنیم،ما هم مثل رقیه كه به مراد دلش رسید،ماهم به مراد دلمون برسیم،التماست این باشه:خانم جان،عمه جان،دختر سه ساله،به ما یاد بده چه جوری امام  ِ مون رو صدا بزنیم. بیا كه خانه ی دل بی تو رو به ویرانی است هوا بد است، هوا ابری است،طوفانی است خزان گذشت و خزان فراق هست هنوز بدون ِ تو همه ی فصل ها زمستانی است شب فراق بلند است یا شب یلدا كجا شبی چو شب انتظار طولانی است یكی از فراز های زیارت ناحیه رو برات بگم،امام زمان میخواد جدش رو معرفی كنه،خیلی امشب با زیارت ناحیه كار دارم،می خوام اصلاً روضه ی این سه ساله رو از ناحیه برات بخونم،ببینی امام زمان سلام هایی كه به جدش میده از روضه ی خرابه و  از زبانحال دختر سه ساله است.امام زمان می خواد جدش رو معرفی كنه،میگه: کُنْتَ رَبیعَ الاَیْتامِ یا جدا تو بهار دل ِ یتیمانی..یه چیز همین الان بگم،بی خود نبود تا سرش اومد خرابه دخترش گفت:صفا آوردی بابا،خرابه رو روشن كردی بابا کُنْتَ رَبیعَ الاَیْتامِ امام زمان داره به جدش میگه،الله اكبر،حدیثی است از امام عسكری،فرمود: سخت تر از اندوه یتیم ِ بی پدر،كسی است كه امامش رو نمی بینه. آخرالزمان شیعیان ما در اندوه گرفتاری ِ سختی مبتلا میشوند،امامشون حاضر ِ،اما بهش دسترسی ندارند،امشب بگو:آقاجان ما هم یتیمیم،امشب بیا یه سری به ما بزن،مجلس مارو صفا بده،میخوای بگی،باشه بگو:یا صاحب الزمان،یا صاحب الزمان....شما راحت امامتون رو صدا بزنید،كسی به شما سیلی نمی زنه،راحت باشید،تا صبح هم بگی یا صاحب الزمان،كسی تو رو اذیت نمیكنه،قربون اون دختر برم هر بار گفت: بابامو می خوام،زدنش.... شب فراق بلند است یا شب یلدا كجا شبی چو شب انتظار طولانی است كمی برای تو بگذار روضه خوان باشم كه چشمت از غم جدت همیشه بارانی است امشب از امام زمان بخواه كمكت كنه اشك بریزی،بگو:آقا جان شنیدم عمه ات رو زدن،میذاری براش داد بزنم؟ مریض عشق شدم بس به روضه خو كردم فقط دوای من این است گریه درمانی است بابا میخوام ضرب المثل رو عوض كنم،مگه نمیگن:خنده بر هر درد بی درمان دواست،من قبول ندارم،ما حسینی ها یه چیز دیگه ای میگیم،ما میگیم: گریه بر هر درد بی درمان دواست، اون هم گریه برای سر بریده،گریه برای دختر تازیانه خورده.رقیه نیمه شب از خواب بیدار شد،عمه بابام كجاست؟عمه همین الان كنارم بود *** عمه شب ِ محبوب ِامشب معلوم ِ حالم خوب ِ امشب می تپه قلبم مثل گنجشك عمه دلم آشوب ِ امشب عمه ببین كه جای اون دست سرخی هنوز رو گونه داره؟ عمه بابام امشب میآدش آی بچه ها كی شونه داره؟ از درد لب هام زیر ِ دندون زخم های رو لب هام میسوزه شب ها چقدر سرده خرابه زخم ِ كف ِ پاهام میسوزه عمه بابام بیاد خرابه  منم باهاش میرم ایشاالله بابام بیاد میگم بهش كه عمه یه پا مرد ِ ماشاءالله میگم بهش وقتی كه رفتی عمه به جای من كتك خورد افتادم از رو ناقه اون شب با مشت دندونام ترك خورد افتادم و از حال رفتم خوابیده بودم با لگد زد اصلاً نفهمیدم كه چی شد بابا خلاصه خیلی بد زد حسین...... **** یه جوری گریه كرد نانجیب از خواب نحسش بیدار شد،گفت:صدای كی میآد از توی خرابه؟ گفتند:یتیم حسین بهانه ی بابا گرفته،نانجیب نگفت:سر باباشو براش ببیرید،نگفت:سر باباشو تقدیمش كنید،می دونی چی گفت؟ ارفعوا رأس ابیها و اطرحوا الیها سر باباش رو ببرید بندازید جلوش..یه دفعه دید یه سر بریده جلوش گذاشتن،خیره خیره نگاه كرد. یه حسی داره میگه الان جونم به روی لبهام اومد عطر بابام ِ بوی سیب ِ عمه كمك كن بابام اومد دیدی دخترها باباشون بعد چند روز میآد،اینجوری میشن گم كردم عمه دست و پامو رمق نموده توی دستام عمه مراقب باش نیوفته بابام رو بگذار روی پاهام عمه بابام به اندازه ی كافی خورده زمین،از سر و روش پیداست،خیلی خاكی ِ چشمام نمی بینه كه با دست یه چیزی بگم:خرابه تاریك بود،سیلی چشم آدم رو تار میكنه،تشنگی چشم آدم رو تار میكنه، سر رو گذاشت هی دست كشید چشمام نمی بینه كه با دست دارم پی چشمات می گردم تو حسرت یك بوسه بودم دارم پی لب هات میگردم دست گذاشت دید همه جا زخمی ِ،فقط یه جا سالم مونده،نه نه،كاشكی سالم میذاشتند،یه دفعه دست گذاشت دید لب ها پاره پاره است،حسین........ تا دست گذاشت رو لب ها فَانْكَبَّتْ عَلیهِ تقَبَّلُهُ و تَبْكی هی لب ها رو می بوسید هی گریه میكرد،صورتش رو گذاشت رو صورت،سرش رو آورد بالا، وَ تَضربُ علی رَأسُها و وَجْهِها اینقدر تو سر و صورتش زد، حَتّی امْتَلأَ فَمُها بِالدَّم لب هاش پر از خون شد.حسین..... یه دفعه صدای این دختر قطع شد،زین العابدین بلند شد ببینه چی شده،دید سر باباش یه طرف،دختر یه طرف،هی زینب تكونش میده،عمه،پاشو،عمه رو بی چاره نكن. *** این پا و اون پا نكن بابا چشمامو دریا نكن بابا دارم میمیرم از این دوری امروز و فردا نكن بابا امشب نیآی دیگه فردا دیره امشب نیآی دخترت میمیره امشب نیآی دیگه كی از خولی گوشواره های من و پس میگیره تنم زخمی تنت زخمی سرم زخمی سرت زخمی بلند بگو:حسین...مثل رقیه تا نفس داری بگو:حسین.... .