نمایش جزئیات

متن روضه شهادت امام محمد باقر علیه السلام-حاج ابراهیم قانع

متن روضه شهادت امام محمد باقر علیه السلام-حاج ابراهیم قانع

ذکر من سلام من کیست حضرت باقر

خیلی امام باقر غریبه،غربت از این بالاتر این همه زائر می ره مدینه،ولی شب و روز شهادت امام باقر كه میشه،مدینه یه زائر نداره؛همه رفتند مكه،یه نفر نیست پشت بقیع براش گریه كنه،بیایید امشب غریب نوازی كنیم،خیلی غریبه امام باقر

حج من قیام من کیست حضرت باقر

اسوه ی تمام من کیست حضرت باقر

زمزم و مقام من کیست حضرت باقر

پنجمین امام من کیست حضرت باقر

می کند ز آیینم مهر او نگهبانی

ای به بندگی یکتا ذات حق تعالی را

تو یگانه فرزندی دو علی اعلا را

باقر العلوم هستی ذات پاک یکتا را

 نی عجب اگر بخشد سائلت دو دنیا را

جان مادرت زهرا از درت مران ما را

 بی تو در جنان عاشق بنده ای است زندانی

امروز روز شهادت یه آقایی بوده آی مردم كه دو سه سال بیشتر نداشت،یكی از شاهدهای كربلا بوده،هم سن و سال رقیه خانم بوده،امام باقر،همه ماجرای كربلا رو دیده

تو ز کودکی دائم محنت و بلا دیدی

با دو چشم معصومت ظلم بر ملا دیدی

راه شام طی کردی دشت کربلا دیدی

اهلبیت عصمت را زار و مبتلا دیدی

هر که این قصه شنیده است ولی من دیدم

خون دل خوردم و شب تا به سحر نالیدم

هستی ما همه در کرببلا رفت به باد

چه به روز دل زینب که نیامد

گریز روضه رو بزنم،امشب تحویل بگیری،امشب بریم كربلا،اینقده،آقا رو این سم اذیت كرد،اما به هر سختی بود،حضرت رو اسبش تا جلوی منزل رسوند،خود حضرت به هر سختی بود پیاده شد،بچه ها ریختند دور بابا،بابا رو پیاده كردند،وارد خونه شد،آی مردم،ایجا اسب آقا صاحبش رو صحیح و سالم رسوند تا كنار خونه،دلت رفت آره،قربون این دل ها برم كه با یه اشاره جلوجلو میرن،ولی من یه اسب دیگه سراغ دارم

روایت است که چون تنگ شد بر او میدان

فتاد از حرکت ذوالجناح از جولان

نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت

نه سید الشهدا بر جدال طا قت داشت

هوا ز باد مخالف چو قیر گون گردید

عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید

بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد

غلط نکنم عرش بر زمین افتاد

حسین............

.