نمایش جزئیات
متن روضه شهادت امام محمد باقرعلیه السلام
امروز امام باقر علیه السلام،دونه دونه وصیت های باباش رو عملی كرد،من می خوام به یه وصیتش اشاره كنم،هر كسی از دنیا میره،خصوصاً ائمه ی ما، هر كدوم یه وصیت نامه ی مشخصی دارن،قربونش برم،وصیت كرد:یكی از وصیت های امام باقر اینه،گفت:پسرم در دین ما،و در دستورات دینی ما،آمده،هر عضوی از بدن جدا بشه،باید موقع دفن به بدن ملحق بشه،همتون الحمدالله،جوونیتون رو پا روضه بزرگ شدید،وصیت كرد،گفت:دوتا از دندانهای من شكست،این دو تا دندان رو نگه داشتم،وقتی من رو دفن كردی باید،با من به خاك بسپاری،تو همین اتفاقات معاصر ما،اونهایی كه تاریخ می دونن،همین انفجاری كه شهید بهشتی و هفتاد و دو یارش به شهادت رسیدند،توی تاریخ نوشتن،كه از خانواده های هفت تیر،چند مورد به خواب اومدند،بعد از تشییع جنازه،اینقدر این انفجار سنگین بود كه جنازه ها همه متلاشی شد،بارها اومدند به خواب فامیل ها،گفتند:فلان تیكه ی از بدن ما،بالای فلان پشت بومه،بالای فلان ساختمونه،می رفتند،می آوردند،دوباره تشییع می كردند،دوباره به خاك می كردند،كنار همون بدن،وصیت كرد،امام باقر كه دو تا دندانهای من رو با من دفن كن،می خوام بگم یه پسر برا دفن چقدر باید اذیت بشه،چقدر باید سختی بكشه،یا امام صادق،طاقت نداشتی دو تا دندانهای مبارك رو .. ،اما می خوام بگم امام سجاد چه كرد، كربلا،یه نگاه كرد،دید دست باباش انگشت نداره،دیدن امام سجاد از این طرف گودال به اون طرف داره میره،ای وای،ای وای،یه جمله عرض كنم مدینه ای بشیم،ان شاءالله،یا امام صادق امروز اومدی تو قبر،صورت رو صورت بابا گذاشتی،مستحبات رو انجام دادی،طرف راست صورت رو ،رو خاك گذاشتی،اما وای به حال اون آقایی كه رفت تو قبر،می خواست صورت به صورت باباش بذاره،ای حسین.......... بنی اسد نگاه كنه ببینه امام سجاد از قبر بالا نمی اد،نگاه كردند دیدن این لبهاش رو رگ های بریده گذاشته،حسین...... زیر بغل هاش رو گرفتن،خودش با دست خودش خاك رو بدن باباش ریخت،آب رو خاك ریخت،خاك قبر رو گل كرد،دیدن نشسته داره گریه می كنه،با انگشت سبابه چی داره می نویسه،دیدن نوشت: هذا قبر الحسین بن علی ،بگم و ناله بزنی، الذی قتلوه عطشانا،حسین............فرج امام زمان(عج) سه مرتبه یا حسین،یا حسین ،یاحسین