حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

‌روضه و مصیبت جانسوز_حضرت رقیه سلام الله علیها_ شب سوم محرم_حاج حسن خلج

‌روضه و مصیبت جانسوز_حضرت رقیه سلام الله علیها_ شب سوم محرم_حاج حسن خلج

دلم گرفته از خرابه

خرابه زندون عذابه

برس به داد من بابایی

دیگه نجات من ثوابه .....

بیا که ... توونی .... نمونده به تنم

*بدجوری میزدن ...*

خون گریه میکنه برا من پیرهنم

*گرفتی چی شد یا نه ؟!*

قد کوچیکم از غمت تا شد

دخترت حالا مثل زهرا شد ...

*فقط میشه شعر خوند دیگه ،جای هیچ حرفی باقی نمونده*

دوستت دارم خودت می دونی ....

لبات چرا اینجور شده؟

میشه با این لبای خونی

اگه دلت به حال من سوخت

یه کم برام قرآن بخونی

*اومدم بگم مواظب باش جا نمونی دیدم اصلا کسی نیست که گریه نکنه*

چندوقته ... نشنیدم ... صدای زیباتو

بذار تا ببوسم بابایی لبهاتو

جون بده ای کاش دخترت بابا

چی شده مگه قربونت برم؟!

داره خون میره از سرت بابا

*تا حالا از من زیاد شنیدید این عبارت و این کلمه رو این جمله رو ؛ زیاد گفتم بذار تیر خلاص بزنم اما تیر خلاص نشد اما امشب میشه ...*

چه ماجرایی شد اسیریم

شبا همه عزا میگیریم

آخه بابایی ریخته دیگه

تموم دندونای شیریم .....

*بابا یه دستایی بزرگی داشت ... هرچی بهش گفتم من گم شدم ... خواب بودم افتادم ....*

باور کن رقیه ... رو خاکا میخوابه

النگوی دستم ... بابا یه طنابه

*یه بیت بگم و بشینم دیگه صبر میکنم تا تو آروم بشی....*

از وَرَم بسته ... شد بابا پلکم

چی بگم من از ... سیلی محکم

خودت روضه خوان خودت باش دیگه از من بیشتر از این برنمیاد ...این ناله ها برسه کربلا ... تانفس داری ...حسین جانم جانم جانم ....

.