حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

روضه و توسل جانسوز _ویژۀ شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها و اسارت خاندان آل الله اجرا شده شب 3 محرم _حاج میثم مطیعی

روضه و توسل جانسوز _ویژۀ شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها و اسارت خاندان آل الله اجرا شده شب 3 محرم _حاج میثم مطیعی

میلرزه صدام .. میسوزه تنم ..

چقد آخه هی زیر دست و پا زدنم ..

نبودی بابا .. تو تاریکیا

صدا زدم انگار نمیدیدنم ..

کجایی بابا .. که درد میکنه تموم تنم

بابا

چی بگم از کبوترای خونی

آتیشِ معجر و سَرایِ خونی

*دختر دارا میدونن ...

دختر دلش پر میکشد بابا که می آید

موهای شانه کرده اش در معجری باشد ...

چی بگم از کبوترای خونی

آتیشِ معجر و سَرایِ خونی

چی بگم از شب و خرابه

خودت که میدونی ...

قلبم به تو وابسته اس

جونم به جونت بسته اس

پاهام دیگه بی جون و

چشام خسته اس ...

بابا اگه شد .. موهامو نبین

تو روخدا تاولای پاهامو نبین

منم اگه شد .. گلوی تو رو

نمی‌بینم و گریه هامو نبین

بابا اگه شد .. بی حرمتیایِ شامو نبین

بابا

غم تو قامت منو که خم کرد

نگاه شامیا اذیّتم کرد

*بابا

راستی از سرِ بازار خبر داری که!

هر کسی خواست به ما چشم تماشا انداخت

...

سیلی نزدن فقط ... تازیانه زدن ... حرومیا نگاه میکردن ... یه کار دیگه هم کردن ...ابن جوری نوشته:"وَ وَقَفَ اهلُ الذّمَّة لَهُنَّ فی سوقِ دِمَشق..."اهل ذمه اومدن ... غیر مسلمونا اومدن ... تو بازار دمشق صف کشیدن ... فقط ایستاده بودن؟نه! اینا زخم خورده های علی ان .... اینا با آل حیدر مشکل دارن ... فقط نیومدن تماشا ... اومدن عزتِ آل علی رو لکه دار کنن ... اومدن حریم امیرالمومنین رو تماشا کنن ... اما یه کار دیگه م کردن ... "یَبصُقونَ فی وُجوهِهِنَّ..."وقتی قافله رد میشد به صورت این دختربچه ها آب دهن مینداختن ...*

بابا

غم تو قامت منو که خم کرد

نگاه شامیا اذیّتم کرد

بگو که از سرِ رقیّه

کی سایه تو کم کرد؟

هربار سرتو دیدم

از دور تو رو بوسیدم

تو چی زیر لب گفتی؟ نفهمیدم

*آروم آروم گریه کنید....چیزایی که شنیدی رو فراموش کن...ان شاالله که دروغه....ای کاش این روایت سند نداشت...*

بابا اگه شد، اجازه بده

بگم به همه من هم بابایی دارم

ندیدی آخه، نگاهشونو

بذار ببینن آشنایی دارم

بذار بدونن خدایی دارم... خدایی دارم

بابا

میدونی چی به زخم من نمک زد؟

میدونی چی سرِ سه ساله ‌ت اومد؟

جلوی چشمِ تو یه شامی

منو کتک میزد

آه از تن آواره‌ ت

از دختر بیچاره ‌ت

آه از سرِ خاکی و لبِ پاره ‌

قلبم به تو وابسته اس

جونم به جونت بسته اس

پاهام دیگه بی جون و چشام خسته اس

*حسین جان....اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ <اَبَداً> ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ*

نغمه پرداز و شاعر بند1: اکبر شیخی

شاعر بند 2 و 3: امیررضا یزدانی

.