حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

فخر زمان

فخر زمان

چون یاد کنم از دل سوزان رقیه

سوزد دلم از رنج فروان رقیه

از روز ازل تا به ابد دیده نبیند

شامی چو شب شام غریبان رقیه

آن نیمه شب آرزوی روی پدر داشت

شد رأس پدر زینت دامان رقیه

جان را به فدای سر خونین پدر کرد

جان همه عشاق به قربان رقیه

جان داد اگر گوشه ویران به غریبی

گردیده در جهان واله و حیران رقیه

کاخ یزید و چه شد آن مرد ستمگر

کو کرد جفا این همه بر جان رقیه

نابود شد آن کوکبه و آن جاه و جلالت

امّا بنگر منزلت و شأن رقیه

دادند به او ، نان به تصدّق ولی امروز

خلقند همه ریزه خور خوان رقیه

خود گشت سیه رو به جهان بی سر و سامان

آن کس که به هم زد سر و سامان رقیه

امروز شده مرقد او کعبه جانان

چشم همه باشد سوی احسان رقیه

امروز شده زیب دِهِ دفتر تاریخ

تاریخ کند فخر به عنوان رقیه

امروز به هر جا نگری گشته ز اخلاص

هر بنده ی آزاد ثناخوان رقیه

یا رب به حق خون حسین و غم زینب

بر چشم ترو سینه سوزان رقیه

در دار جهان قسمت ما ساز جوارش

بخشا به جزا جرم محبان رقیه

می زد رقم این شرح غمش را و به دل داشت

خسرو هوس دیدن ایوان رقیه

(خسرو)