حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

سیل اشک

سیل اشک

آن بلبلم که سوخته شد آشیانه ام

صیاد سنگدل زده آتش به خانه ام

بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد

از بس که شمر شُوم زده تازیانه ام

چون شمع آب شد تنم از بس گریستم

ترسم که سیل اشک کند سر به نیستم

زان ساعتی که رفتی و دیگر ندیدمت

جویای گنج بودم و ، ویران نشینم شدم

دستم نمی رسید ببوسم تو را ز نی

از دور گرد خرمن تو خوشه چین شدم

ویرانه و داغ ، زخم زبان ، طعنه ی بی کسی

این کوه را تن چون کاه چون کشم

پای تو و که برسر چشمان خود نهم

دست تو کو خار ز پایم برون کشم