نمایش جزئیات
سیل اشک
آن بلبلم که سوخته شد آشیانه ام
صیاد سنگدل زده آتش به خانه ام
بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد
از بس که شمر شُوم زده تازیانه ام
چون شمع آب شد تنم از بس گریستم
ترسم که سیل اشک کند سر به نیستم
زان ساعتی که رفتی و دیگر ندیدمت
جویای گنج بودم و ، ویران نشینم شدم
دستم نمی رسید ببوسم تو را ز نی
از دور گرد خرمن تو خوشه چین شدم
ویرانه و داغ ، زخم زبان ، طعنه ی بی کسی
این کوه را تن چون کاه چون کشم
پای تو و که برسر چشمان خود نهم
دست تو کو خار ز پایم برون کشم
برچسب ها
- اشعار شهادت حضرت رقیه (س)
- شعر مذهبي
- متن شعر مداحي
- شعر روضه شهادت حضرت رقيه
- متن اشعار روضه شب سوم محرم
- متن شعر روضه
- متن شعر روضه شهادت حضرت رقيه
- متن شعر روضه شهادت سه ساله اباعبدالله الحسين
- متن شعر روضه جانسوز
- متن شعر روضه براي حضرت رقيه امام حسين
- دانلود شعر مداحي
- دانلود شعر روضه
- متن شعر روضه شب 3 محرم
- شعر براي شب حضرت رقيه
- متن شعر حضرت رقيه