حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

عقده ی دل

عقده ی دل

در آن شب شام را شوری دگر بود

تو گویی شام عاشوری دگر بود

سه ساله دختری چون ماهپاره

فرو می ریخت از چشمش ستاره

طواف شمع چون پروانه می کرد

به دستش موی بابا شانه می کرد

سر و روی پدر را پاک می کرد

برایش عقده ی دل باز می کرد

به قربان سر نورانی تو

چرا خون ریزد از پیشانی تو

رخ من نیلی ا زسیلی است ای سر

لبان تو چرا نیلی است  ای سر

مگر چوب جفا بوسیده بابا

که خون بر روی آن خشکیده بابا

تو از چوب جفا داری نشانه

مرا باشد نشان از تازیانه

ز تو دارم تمنا جان بابا

مرا با خود ببر در نزد بابا

که گیرم در بغل مانند جانش

دهم من جای سیلی را نشانش