نمایش جزئیات
مدح خوانی ویژۀ عیدالله الاکبر عید غدیر خم به نفسِ حاج سیدرضا نریمانی
مینشیند روی لب ها قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد با طراوت با مسمی قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد روشنی در بحر ظلمت گاه پیدا میشود میشود در کفر پیدا قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد ذکر عرفانی من اسباب معراجم شده میبرد بالا و بالا قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد بی ولایت هیچ خیری در کتابَ الله نیست با ولایت میرسم تا قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد جسم را قرآن بگیرم، جانِ قرآن عترت است رستگارم با علی با قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد آنکه خَلقِ شاه مردان میکند تنها یکیست پس بخوانم روز و شب را قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد آنقدر خوب است آقایم که او را صبح و شام سجده خواهم کرد اما قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد تا کند پیش از علی یادِ خدا روز غدیر خطبهی کوتاه طاها قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد تا بماند در امان از هر گزندی مرتضی برلبش افتاده زهرا قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد شیر حق با حرز زهرایش سپر دارد سپر شوری چشم حسودانش خطر دارد خطر برکه ای از برکت تو جلوهی دریا گرفت با نفس هایت حیات دیگری دنیا گرفت مصطفی دستور را از عالم والا گرفت با جهاز اشتران منبر مهیا شد سپس رحمت للعالمین بر صدر منبر جا گرفت از پس و از پیش جمع حاجیان گرد آمدند هیئتی از خوب و بد دور پیمبر را گرفت نه فقط امر ولایت که رسالت نیز هم با ولایت عهدیِ تو عاقبت معنا گرفت کوری چشم فلانی و فلانی و فلان از میان دست ها دست تو را بالاگرفت هرکه من مولای اویم این علی مولای اوست نامت آمد بر زمان و شور محشر پا گرفت سه شبانه روز امیرمؤمنین و مؤمنات مجلس بیعت برایت حضرت طاها گرفت هرکه پیمان بست با تو در غدیر خُم علی اجر کار خویش را از حضرت زهرا گرفت گرچه تو شایستهی امر خلافت بوده ای روزگار بی وفا حق تو را اما گرفت غاصبِ حق تو را هر روز نفرین میکنم زندگی را با تولای تو شیرین میکنم ای جواب روشنِ چون و چرای جبرئیل ای قنوت مستجابِ ربنای جبرئیل خنده ات اذن نزول هرچه وحی منزل است بی اجازه در نمی آید صدای جبرئیل آیه ی "الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ" ظهر غدیر خاطرهی ماندگاری شد برای جبرئیل پیش تر از سجده بر آدم به پایت سجده کرد ای نخستین قبله گاه سجده های جبرئیل یا کریمی بود، تنها تو بزرگش کرده ای ای تنور خانه ات غار حرای جبرئیل به همان ته مانده های سفره عادت کرده است نان خشک سفره ات باشد غذای جبرئیل هم غبار کفش هایت را به چشمش میکشد هم گلیم زیر پایت شد عبایِ جبرئیل از گدایت آسمانی ها گدایی میکنند هر مَلَک حور و پری باشد گدای جبرئیل ابتدایش در صلاة صبح و مغرب دیدنی است ای امامِ جبرئیل ای مقتدایِ جبرئیل مست ایوان طلایت بر در و دیوار خورد میدهد عطر نجف سر تا به پای جبرئیل جبرئیل است آنکه در صحن تو جارو میکشد زیر ایوانت می آید از جگر هو کشد سفرهی نذری بیندازد مادرها زیاد بس که با نام علی میشود درها زیاد به علی و بچه هایش ما فقط دل داده ایم گرچه در این عالم خاکیست دلبرها زیاد از فضیلت های تو یک قطره صحبت میکند هر چه هم باشد سخنرانی و منبر ها زیاد قنبرت را کسوتی مثل سلیمان داده ای تو محبت میکنی بر جمع نوکر ها زیاد تو فدایی داری اما زینب تو بیشتر ریخته دور و بر زینبیه پَرها زیاد مهدی نوروزی و محسن حُججی را ببین کشور ما دارد از این جنگ باورها زیاد در دفاع از حرم عمری مصمم بوده ایم شیعه دارد از حبیب و حمزه لشکر ها زیاد هرکدام از ما حریف لشکری از داعشیم رهبرم لب تر کند گردد تکاورها زیاد نه فقط امروز در سوریه از روز ازل باز شد با حیدر کرار معبرها زیاد سر بریدند از مسلمانان کشمیری ببین میشود از بغض تو هر لحظه خنجر ها زیاد در رکابِ مهدیِ زهرا قیامت میکنی میشود صبح ظهورش فتحِ خیبر ها زیاد منتقم با ذوالفقار صیقلی و تیز تو می زند از لشکر لاتُ هُوَل سرها زیاد مقتدای یازده تا پهلوانی یا علی! اسم رمز حملهی صاحب زمانی یا علی!
.