نمایش جزئیات
روضه و توسل به امام مجتبی سلام الله علیها اجرا شده شب پنجم ماه محرم سال 1397 به نفسِ حاج میثم مطیعی
عهد ما از روز اول با حسین و با حسن
ذکر ما تا روز آخر یا حسین و یا حسن
با محرم کربلایی شد دلِ ما شب به شب
روضه خواندیم از حسین، اما حسن اما حسن
*حسن جان .. مادرش میشنوه بلند ناله بزن ، میگن مادرش گریه کنِ حسن شو خیلی دوست داره ، حسن جان...* روضه خوانِ غربتش شب های خاموش بقیع
بی کس و تنها حسین ، بی کس و تنها حسن
بی قرار قصه هایِ کوچه و دیوار و در
رازدارِ غصه های مادرش زهرا ، حسن
*حُسینم میخوام باهات حرف بزنم :
غریبِ کوچه ها شدن با من ، با من
غریبِ کربلا شدن با تو ، با تو
دیدن مادرِ روی خاک با من ، با من
شهیدِ سر جدا شدن با تو ، با تو
تو نبودیُ دیدم روی خاکِ یه مادر
نیستمُ تو میبینی روی خاکِ یه خواهر
ای غریبِ مدینه .. ای غریبِ مدینه
غریبه در وطن شدن با من ، با من
شهیدِ بی کفن شدن با تو ، با تو
تو خونه دست و پا زدن با من ، با من
قتلگاه دست و پا زدن با تو ، با تو
من با خاطره های غمِ فاطمه مُردم
غریبونه به دستت پسرامُ سپردم
ای حسن جان .. حسن جان ..
بی قرارِ قصه های کوچه و دیوار و در
رازدارِ غصه های مادرش زهرا ، حسن
میفرستد قاسم و عبداللَه ش را با حسین
تا بگیرد رنگِ حُسنِ کربلا هم با حسن
*مادرش عنایتی کرد ، امشب که قراره بریم گودیِ قتلگاه دلامونُ آماده کرد! چندتا حسن حسن بگو، مادرش دعات میکنه. مدینه بلند بلند براش گریه کنی..حسن جان، حسن جان
شاعر : محمد مهدی سیار
.