حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

یادگاری از امام مجتبی

یادگاری از امام مجتبی

یادگاری از امام مجتبی بود همراه عمو در کربلا

نام آن دردانه عبدالله بود همچو جان از بهر ثارالله بود

کودک اما عاشقی جانانه بود پیر صدها عارف فرزانه بود

چون که شه یاد برادر می نمود دیده بر آن ماه منظر می نمود

روز عاشورا که شه گشتی غریب از جوانان و عزیزان بی نصیب

بانگ هل من ناصرش آمد بگو ش شد ملائک از غم او در خروش

تا که عبدالله شنید این صدا از عمویش ناله واغربتا

آمد از خیمه برون با صد شتاب تا کند یاری بر آن عالی جناب

شاه دین گفتا به زینب خواهرم سدّ ره شو تا نیاید در برم

آستین از دست زینب بر کشید تا کنار عم مظلومش رسید

دید قاتل برده بالاز تیغ کین تا زند بر فرق آن سالار دین

دست خود را آن جوان ماه رو چون سپر بنمود از بهر عمو

شد جدا دستش رسیدی تا به پوست داد هدیه دست خود در راه دوست

تیغ دشمن تا که دست او برید ناله و آه و فغان از دل کشید

شاه دین چون جان گرفتی در برش بوسه می زد بر جمال انورش

جعفری را دیده باشد سوی او

جان فدای آن رخ نیکوی او

*** مصطفی جعفری