نمایش جزئیات

روضه حضرت علی اصغر(ع) شب هفتم محرم ۹۸ حاج حسین سیب سرخی

روضه حضرت علی اصغر(ع) شب هفتم محرم ۹۸ حاج حسین سیب سرخی

.

لالا لالا گلم ، ای پاره ی تنم هر جور شده برات آب پیدا میکنم

الان میاد عمو ، یه کم طاقت بیار عمو نمیزنه زیر قول و قرار

آروم بخواب عمو میاد جون ربابِ عمو میاد به هرکی رو زدم نداشت یه قطره آب عمو میاد ..

از تشنگی سرت ، خمِ رو گردنت وای اگه با یه تیر ، از شیر بگیرنت

می‌ترسم تیر اگه پیچیده شه به موت رو دستایِ بابا ، گیر کنه تو گلوت

از حرمله بدم میاد اون قاتل بدم میاد چون بین حلقُ پیکرت زد فاصله بدم میاد .. ــــــــــــــــــ چرا قهری مگر تقصیر دارم؟ به جایت بر کفم زنجیر دارم کف آبی فقط خوردم عزیزم بیا از نیزه پایین شیر دارم

مرا آزار با زنجیر می‌داد به من نان خشک با تحقیر می‌داد زنِ شامی مرا سوزاند وقتی کنارم طفل خود را شیر میداد

سرم شد خاک عالم نیزه رد شد به پشتِ خیمه دیدم نیزه رد شد به دنبال تو می‌گشتم بر خاک چنان زد از سرت هم نیزه رد شد

کاش میشد که حسینم به کسی رو نزند کاش میشد که سنان نیزه به پهلو نزند تو اگر بی سر و سامان بشوی می‌میرم وسط معرکه عریان بشوی می‌میرم ــــــــــــــــــ بس کن رباب نیمه‌ای از شب گذشته است دیگر بخواب نیمه ای از شب گذشته است

کم خیره شو به نیزه علی را نشان نده گهواره نیست دست خودت را تکان مده

با دست هایِ بسته مزن چنگ بر رُخَت با ناخن شکسته مزن چنگ بر رُخَت

بس کن رباب حرمله بیدار می‌شود اینجا دوباره حلقه انظار میشود

ترسم که نیزه‌ دار کمی جابه‌جا شود از روی نیزه رأس عزیزت رها شود

یک شب ندیده‌ایم که با غم نیامده حتی هنوز زخم گلو هم نیامده

گرچه امید چشم تَرت ناامید شد بس کن رباب یک شبه مویت سپید شد

پیراهنی که تازه خریدی نشان نده گهواره نیست دست خودت را تکان نده

با خنده خواب رفته ، تماشا نمیکند مادر نگفته است و زبان وا نمیکند

اینجا به نیزه کودکِ تو خواب میکنند فرقی نمی‌کند که چه پرتاب می‌کنند

بر نیزه‌های قافله سنگی اگر خورد هر سر که کوچک است بر او سخت‌تر خورد

.