نمایش جزئیات

عمو منم جان نثار تو

عمو منم جان نثار تو

عمو منم جان نثار تو

فدایی بی قرار تو حسین واآآآآ

بیا بر سر من به جای بابایم

عمو جان رسیده عسل به لبهایم

گلی ز گلزار کوثرم

شاگرد عباس حیدرم

فدای تو دلبرم

عمو جانم حسین

عمو به بالین من بیا

جان میدهم زیر دست و پا

حسین وآ آ آ

بیا ای امیدم به جست و جوی من

ببین که عدویت گرفته موی من

ز خون دل می کنم وضو

یتیمم و دارم آرزو دارم

بیا کنارم من عمو

چراغ عمرم شده خموش

فتاده ام دیگر از خروش

ز حال دل من مگو تو با زینب

شکست استخوانم زیر سم اسبان

ز نیزه این ستمگران

گلم ولی گشته ام خزان

نمانده از من نشان

عمو جانم حسین