حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

روضه و توسل جانسوز ویژه شبِ جمعه _ حضرت باب الحوائج علی اصغر علیه السلام _کربلایی مهدی رسولی

روضه و توسل جانسوز ویژه شبِ جمعه _ حضرت باب الحوائج علی اصغر علیه السلام _کربلایی مهدی رسولی

ان شاالله یه شب جمعه میام حرمت ... آقامو یه جمله بهش میگم ... میگم آقا من بد ، اما اومدم یه سوال ازت بکنم ، آقا شنیدم حرفت تمام نشده شیرخوار رو ، رو دستت زدن .....شنیدم حرف شما را ، قطع کردن آقا ...به خودت قسم یه عمر برا این روضه گریه کردم ، بدم قبول ... اما بجون تو به غیرتم برخورد ... شنیدیم داشتی حرف میزدی کلامتو بریدن آقا ....بچه رو که بالا گرفت خدا ( شاهده نمی خواستم امشب این روضه را بخونم ) ... نکنه امشب مهمون داریم ... نکنه امشب یه مادری صدا میزنه : علی لای لای ... بخواب پسرم ...پسرم ... پسرم ...علی لای لای ... علی لای لای ....

گریه نکن رباب عروس مادرم رباب

گریه نکن رباب منم یه مادرم .....

خانم . منو این یه تیکه آتیش میزنه ، یادت میاد از خیمه بیرون نیومدم . علی رو از تو خیمه دادم بغلت ، گفتم به آقام برسون "

آره رباب ....بی بی ، اون لحظه آخر جلو صورتم گرفتمش ، دیدم همه لباش خشکه ... دیدم صورتش زخم شده ....خانم با اون نگاه آخر ، چشمم تو چشمش افتاد ... بی بی اون لحظش منو میسوزونه ...وسط میدون تا علی را بالا برد ، یهو دید بچه رو دستاش یه تکونی خورد ، تا بچه رو پایین آورد یه نگاه به علی کرد دید لبا داره میخنده ... یه ذره اینجارو باز کنم اگه میتونی بخند لبات باز نشه نمیشه ...تا نگاه کرد لبای علی باز شد ، این خون از بالای حلقوم ، از بین لب بیرون میزد ... بچه رو بغل کرد ... لذا دست برد زیر حنجر علی ...علی لای لای ... علی لای لای ...

.