حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیها اجرا شده شب هشتم محرم ۹۸ کربلای معلی به نفس حاج حسن خلج

توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیها اجرا شده شب هشتم محرم ۹۸ کربلای معلی به نفس حاج حسن خلج

به خاک می‌کِشی از بس عزیزِمن پا را کنار پیکر خود می‌کُشی تو بابا را حسین جانم حسین جانم .. حسین جانم جانم جانم جانم .. یه جوری بگید این صدا به گوش لیلا برسه ، یذره قلبش آرام بگیره .. حسین جانم ، حسین جانم .. چی میخوای بگی داری آقارو صدا میزنی ؟!.. آقا خدا صبرت بده .. حسین ..جانم فدای تک تک شما با این ناله ها ... امام صادق فرمود رفقای ما میان برای ما آه میکشند .. به خاک می‌کِشی از بس عزیز من پا را کنار پیکر خود می‌کُشی تو بابا را ز دست می‌روم آخر ، بیا و رحمی کن توی یه بیت روضه چهارده معصوم رو آورده .. کیه این آقا که افتاده حسین داره التماسش می‌کنه .. ز دست می‌روم آخر ، بیا و رحمی کن دوباره تازه مکن زخم داغ زهرا را کی پهلوتُ به این روز انداخته بابا .. کی سینتُ به این حال در آورده بابا ..در اوج شعله‌وری ، در اوج آتش قلب ، ولی آدم کیف می‌کنه با این صفات .. مسیحِ خیمه‌ی لیلا ، نفس نداری که دوباره زنده نمایی ، مسیح زهرا را علی‌جونم، پاشو بابا دارم میمیرم .. پاشو یه کاری برای بابات بکن .. قلب بابات داره میسوزه علی جانم ..تو کسی نبودی جلوی بابا بنشینی ، حالا چی شده هرچی صدا میزنم جواب نمیدی ..می‌خوام روضه علی اکبر بخونم .. هیأت کربلاست ، هیأت حرم امام حسینه ، آقا مارو ببخشه ..روضه علی اکبر با بقیه روضه‌ها چه فرق داره .. مرحوم شوشتری فرمود ابی عبدالله یه مرگ داشتن ، یه شهادت داشتن ... مرگشون وقتی بود که اومد بالای سر علی اکبر ، شهادتش توی گودال بود ...لا اله الا الله .. حجت خداست به چه کنم چه کنم افتاده .. بگو بگو چه کنم ای به خاک پاشیده چگونه حل بکنم این تنِ معما را حسین .. این دستت بیاد بالا، می‌خوام روضه بخونم باید قلبت محکم بشه حسین ... این بیت از شعرُ خواهشاً با گوش قلبت بشنو ، دو صورت داره ، اگر صورت اول باشه خیلی خوبه ،صورت دوم رو من نمی‌دونم خوده مستمع ایشالا بفهمه ... گفت علی جانم .. تمام قامت تو در عبای من جا شد .. اگر این است تأثیر شنیدن شنیدن کی بود مانند دیدن .. بگو حسین .. این بهترین شکل و بهترین صورت بود که بدن‌رو أبی عبدالله در عبا بپیچه ، بدن طوری باشه که بشه روی دوتا دست بگیره با خودش ببره خیمه دارالحرب ...اما صورت دوم که نزدیکتر هست به واقع .. تمام قامت تو در عبای من جا شد .. (تکه تکه بدن رو روی عبا گذاشت) همه بمیریم با هم والله جا داره ... حسین...انشاالله که دروغ باشه همه این فرضیات ما ...واقعیتشو میخوای بدونی ..صورتشو گذاشت رو صورت علی ..علی عَلَی الدُنیا بَعدَکَ العَفاٰ .. روح داشت از بدن خارج میشد ، یه وقت دید زینب گرفته شونه‌هارو ، حسین ، داری چه می‌کنی ..سرشو بلند کرد گفت زینب ، دیدی به چه روزی افتادم ، خواهرم ، این علی اکبرمِ..محل شهادت آقا ، شاهزاده علی اکبر علیه السلام در منتها الیه خیمه های دشمنه ... می‌خوام بگم چرا به این روز افتاده ... بگم یا نگم ... یه مشت زنهای جراحه ، با مِقراض(قیچی) ، افتاده بودن به جون علی اکبر ... حسین ... اصن دلیل آمدن زینب می‌دونی چیه ؟! یکی از دلایلش اینه ... ابی عبدالله خوده حیاست ... با این زنها که طرف نمیشه ، زینب اومد این زنهارو کنار زد ، حیا کنید ، این نوه‌ی فاطمه‌س ...دوتایی نشستند کنار بدن ، حسین به زینب نگاه می‌کنه ، زینب به حسین نگاه می‌کنه ، داداش تو میگی چیکار کنیم ؟مگه میشه اینجا رها کنیم بریم ... برگردیم چیزی ازش باقی نمی مونه ، زینب صدا زد داداش تو زیر بغلاشو بگیر ، منم پاهاشو بگیرم ، باهم دیگه ببریمش ، یه یازهرا بگیم .. همین که اومدن بلند کنند ، ابی عبدالله گفت خواهر بذار باشه ، بذار باشه ..چاره ای نموند برای ابی عبدالله ، نشست رو به سمت خیمه ها .. جوانان بنی هاشم بیایید.. همه روضه خون باشن .. جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید خدا داند که من طاقت ندارم علی را بر در خیمه رسانم این بیت رو بگم برای خانوما ضجه بزنند ، گریه کنند ... ببگویید مادرش لیلا بیاید تماشای قد اکبر نماید .