حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

توسل به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها به نفسِ حاج سید محمد جوادی

توسل به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها به نفسِ حاج سید محمد جوادی

تسبیحِ تو که در شبت آهنگِ ماه داشت

هر دانه اش به محضرِ توحید راه داشت

 


گاهی به خواب بودی و دستِ فرشته ای

طفل تو را زگریۀ بی حد نگاه داشت

 


ای کاش عمرِ باغِ گل یاس کم نبود

ای کاش قبرِ گم شده ات بارگاه داشت

 


*دیدی چقدر زود فاطمیه تموم شد .. تا به خودمون اومدیم این دهه ها تموم شد .. خوده بی بی اومد پادرمیانی کرد ، والا شماها تا قیامت برا این مادر گریه می کردید .. آی مادر ..*

 


با آنکه موج خیزِ حوادث شدی چو رود

آرام تر زِ ساحل تو گوشه ای نبود

 


اوج تو را به ذهن غزل هم نمیبرم

میسوزد از تصور صرفش پَر شهود

 


در خاک هم عفافِ تو نامحرمی ندید

حتی نداشت مقبره ات سنگِ یادبود

 


جانِ تو خواست سالکِ راهِ دعا شود

«حتی توَرَمت قدَماها» ادا شود

 


آن دخترِ تو بود که حتی به راهِ شام

نگذاشت شوقِ نافلۀ شب قضا شود

 


یادِ حماسه هایِ تو را زنده میکند

وقتی حسین عازم کربُبَلا شود

 


* شب جمعه ست .. شبِ زیارتی ابی عبدالله .. سیدنا الغریب .. خیلی وقت نیست که بخوام مقدمه بچینم اما میدونم دلت بهانه گیرِ ، شبِ جمعه کربلا می خواد ..

 


چه کربلاست کزان بوی سیب می آید

هنوز نالۀ مردی غریب می آید ..

 


*رحمتِ خدا به این ناله ها .. مادرش میاد کربلا شبِ جمعه ها .. تو هم دلت حرمِ حسینِ .. ماهِ رجب هم ماهِ زیارتیِ ابی عبدالله هم نزدیکه .. ان شالله امشب بی بی امضا کنه یه شبِ جمعه کربلا ..*

 


چه کربلاست که بویِ گلاب می آید

هنوز نالۀ طفلِ رباب می آید ..

 


علی لای لای ..

خدا نکنه یه شبه جمعه نام آقامون بیاد اشکامون جاری نشه .. اصلاً اون چشمی که برا حسین گریه نکنه نمی خوامش .. گفت پسرم :

 


تکلم کن تکلم کن بگو من آب می خواهم

تلظی کن تلظی کن فدای کام عطشانت ..

___________

 


هرم لبهایِ تو آتش زده جانم پسرم

قصۀ آب برای تو بخوانم پسرم

 


پسر ساقی کوثر به چه کاری افتاد

کشتۀ طعنۀ این زخم زبانم پسرم

 


داغ تو چون علی اکبر کمرم را خم کرد

نعره خواهم زنم از دل نتوانم پسرم ..

 


بده فرصت پر قنداقۀ تو باز کنم

سخت جان میدهی آی راحت جانم پسرم

 


بی هوا تیر رسید و نفسم بند آمد

با نگاه تو گرفته ست زبانم پسرم