حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

کاش می شد که نسیمی خبرت را ببرد-محمود كریمی

کاش می شد که نسیمی خبرت را ببرد-محمود كریمی

کاش می شد که نسیمی خبرت را ببرد

خبر سوختن بال و پرت را ببرد

کاش میشد که زبان دور لبت چرخاندن

اثری داشت که سوز جگرت را ببرد

کاش جای عطشی که رمقت را برده

خواب می آمد و چشمان ترت را می برد

تو روی دست پدر عازم میدان بودی

یا که تقدیر گلویت پدرت را می بُرد

لب زدنها پدرت را نگرانت کرده

عطش تو نفس مختصرت را می بُرد

فاصله کم شده و حرمله با قدرت زد

دست بابت نبود،تیر سرت را می دید

خوب شد تیر سپر گرچه سپر را کج کرد

سنگرت بود و گرنه سپرت را می برد

دست و پا می زنی اما پدرت حیران است

گلویت زیر عبا تا به حرم پنهان است

این طرف ناله و آن سوی ولی غوغا شد

گرچه لب خشک ولی چشم همه دریا شد

مادرش زد به سر و عمه کنارش افتاد

ناله زد وای علی ،خواهرش از جا پا شد

بدن کوچک از پوست به سر بند شدی

دفن شد زیر لحد،باز پدر تنها شد

بعد از ان واقعه یعنی،دم غارت کردن

حرمله پشت حرم آمد و واویلا شد

مادرش گفت که ای حرمله لعنت بر تو

به روی نیزه نزن زخم گلویش وا شد

مادرش داشت کنار پسرش جان می داد

از غم سوختن بال و پرش جان می داد

***

طفلکم تو گهواره،لب رولبهاش میزاره

تا که لب برمی داره، مثل ماهی ِ بی آبه

خواهرش سر گردونه،عمه زینب گریونه

طفلم انگار می دونه،چاره دستای اربابه

راهی میدون ِ جنگی ای علی جان

بیا تا ردت کنم از زیر قران

رفتی ولی مادرت بمیره، شمشیر نداری پسر من

      بی شیری من بی رمقت کرد، تقصیر نداری پسر من

از فراق قافله نترسی، ها

از صدای هلهله نترسی، ها

از کمون حرمله نترسی، ها

وای گلم

....

مثل غنچه،خشکیده،بس که زیر خورشیده

بی قرار و بی حاله بس که بچم نخوابیده

حالا که خودت می خوای بری به میدان

بیا تا ردت کنم از زیر قرآن

با گریه رجز خوندی  و رفتی تکبیر کشیدی پسرمن

قربون نگاهت بره مادر تو جنگ ندیدی پسرمن

مادر از سپاهشون نترسی، ها

     یه وقت از نگاهشون نترسی، ها

      ازدل سیاهشون نترسی، ها

وای گلم

از فراق قافله نترسی، ها

    از صدای هلهله نترسی، ها

از کمون حرمله نترسی، ها

وای گلم

...

خون تو رگهاش می جوشه

   روی دستم بی هوشه

  بیی قرار میدونه

بین خیمه کفن پوشه

گریه های اهل خیمه مثل طوفان

بیا تا ردت کنم از زیر قرآن

در حسرت لبخند تو موندم،  از غصه پیرم پسرمن

    آخر تورو هم ازم می گیرن، بی تو می میرم پسر من

از یک دشت پر خون نترسی ها

    از یه جنگ بی عمو نترسی ها

  از صدای خندشون نترسی ها

  وای گلم

از فراق قافله نترسی ها

     از صدای هلهله نترسی ها

  از کمون حرمله نترسی ها

  وای گلم

.