حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

روضه جانسوز_حضرت ابوالفضل العباس(ع)_شب تاسوعا محرم _حاج محمود کریمی

روضه جانسوز_حضرت ابوالفضل العباس(ع)_شب تاسوعا محرم _حاج محمود کریمی

ای زخم های پیکرت آیات محکمه

و ای داغدار داغ لبت نهرعلقمه

پرواز کرده دور سرت حاجت همه

باب الحسین، نخل امید دوفاطمه

پیشانی تو مهر جهان تاب اهل بیت

باب المراد،باب کرم باب اهل بیت

ای قلب اولیای خدا یادواره ات

هرماه نو هزار هزاران هزاره ات

قرآن سوره سوره تن پاره پاره ات

زخم دوباره مرهم زخم دوباره ات

توکیستی که گفت ولی خدای تو

عباس! ای امام تو بادا فدای تو

تو بی سری و بر همه سردارها سری

فرزند برگزیده ی زهرای اطهری

تومصطفی،حسین،حسن یا که حیدری...

آقا تو شهر خون خداوند را دری

با آن که خود برادر سبط پیمبری

بخشید باز بر تو مدال برادری

بی دستی و دل همگان پای بست توست

وقف خدا و خون  خدا بود و هست توست

در وصف توهر انچه بگویم شکست توست

در روز حشر پرچم حیدر به دست توست

پرچم به دوش یاری دین خدا کنی

پشت سر امام زمان اقتداکنی

ای بر لبان تشنه تو آب تشنه تر

داغ لبت زده جگر آب باشرر

آب از غم تو اشک شدومشک خون جگر

بیرون شدی زآب لب خشک وچشم تر

آب ازخجالت لب خشک تو آب شد

مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد

مثل تو هست خویش که وقف خداکند؟!

همراه دست،چشم وسروتن فدا کند

تقدیم دوست دست زپیکر جدا کند؟!

این گونه حق  خود را رهبر را ادا کند

ای وقف سیدالشهدا خون پاک تو

زهراست زائر بدن چاک چاک تو

ای چار نهر خون جگر و داغدار تو

آب فرات گشت به دور مزار تو

تاحشر اشک دیده زهرا نثار تو

فرزندی دو فاطمه شد افتخار تو

دست تو را چهار ولی بوسه داده اند

خون خدا،حسن،دوعلی بوسه داده اند

توکیستی؟! امام حسین مکرری

دست حسین فاطمه شمشیرحیدری

قرآن پاره پاره ی زهرای اطهری

سقای تشنه کامی و سردار بی سری

برخیز که از دوچشم توای ماه علقمه

خون پاک کردچادرخاکی فاطمه

خونت حلال وآب به کامت حرام شد

باضربه ی عمود ز تو احترام شد

 درحالت قیام نمازت تمام شد

زخمت  به روی زخم بدن التیام شد

جز زخم تیر و نیزه  تو را بر بدن نبود

خوردی زمین به صورت و دستت به تن نبود...

*فرمود:هرکی ازبالای بلندی رو زمین می افته دستاشو مقابل صورت میگیره این برحسب غریزه است بچه هم رو زمین بیفته دستو مقابل صورت میگیره...من ازبالای اسب روی زمین افتادم...دست دربدن نداشتم تیردرچشمم بود...باصورت روی زمین...امشب شب تاسوعامونه... هشت شب دندون روجگرگذاشتم روضه ی آقام ابولفضل رونخوندم... هرچند تمام آل الله دوست دارندروضه عباس خونده بشه؛گفتم همه روضه هام روبخونم شب تاسوعابریم حرم عباس...*

دریا به پیچ وتاب تورامیزند صدا

*اونایی که حاجت دارن... امشب اونایی که آبروشون درخطره برا آبروی نظام ومملکت اسلامی امشب دعا کن*

دریابه پیچ وتاب تورامیزندصدا

شش ماهه ی رباب تو را میزند صدا..

*دیگه امشب روضه خون نمیخواییا*

دریابه پیچ وتاب تورا میزند صدا

شش ماهه ی رباب تورامیزندصدا

قرآن در آفتاب تو را میزند صدا

*یعنی چی؟! "اذالشمس کورت ""عمدالحدید به کربلا...خسف القمر"آفتاب پوشیده شد، ماه منخسف شد*

قرآن در آفتاب تورامیزندصدا

تاروزحشرآب تو را میزند صدا

آب روان طواف کندد ور تربتت

میثم هماره اشک فشاندبه غربتت

. .

واردشریعه شد-تنهاشهیدی بودازرزمنده ها که وقتی میخواست بره آل الله باهاش وداع نکردندعلی اکبرمیخواست بره میدونستن برنمیگرده،قاسم میخواست بره همینطور،خودابی عبدالله میخواست بره زن وبچه دورشوگرفتن-اما یه عده ازشهداهستن وقتی ازخیمه رفتن همه گفتن اینابرمیگردن؛یکیش شش ماهه بودگفتن میبره حسین تشنه برنمیگرده،اماعباس که رفت اصلایه حس وحالی دیگه ای بودگفتن میره آب بیاره بایه امیدی نگاش کردن،داشت میرفت یهو دل بچه هاشور زدانگار یکی میگه عمو دیگه برنمیگرده"فرمودند:یه جوری ناله زدحسین "بکائا عالیا"یعنی ابی عبدالله کناربدن برادردادمیزدوگریه میکرد حالاچه کنم بی ابالفضل*

سپاه دشمن ازقلب من خبردارد

توروی خاکیوحالادگرجگردارد

*تو روی زمین افتادی ببین ایناچقدر شیرشدن؛بلند شو عباس*

این سپاه غارت به تمام داروندارحرم نظر دارد

کناردست تو،من روی خاک افتادم

حرم چطور ازاین دست،دست بردارد

رسیده حرمله تاخیمه ها میدانی

برای بعد توچه نقشه ای به سردارد

بلندشوکه ببینندروی پایم من

هنوززینب کبرای ما سپردارد

بلندشوکه نگردد رقیه آواره

برای دخترم این خارهاضرر دارد

بلندشو که بلاها تمام آمده اند

غم توازهمه شان درد بیشتر دارد

*عزیز دلم، عزیز دلم،همه کسم،یارم،پشتوپناهم،امیدم *

قرارآخر ما باتوبود برگردی2

بدون بدرقه رفتی که زود برگردی

قرار بود اگر رفتی و مقابل تو

به سمت علقمه راهی نبود،برگردی...

*قراربوداگرراه نبود بیای،یادته داشتی میرفتی همه بچه هااومدن گفتن عموجان اگه شدآب بیار،خودتو به خطر نندازیا! مابی تو میمیریم"از اول صبح دیدیم لبهات دیگه رنگ ورو نداره،داداش*

قراربود کمی رفع تشنگی بکنی

نفس بگیریو از پیش رود برگردی

قراربود که حتی اگر آبی هم نداشت-

مشک توبااین وجودبرگردی

قراربودتوباشی وهرکجارفتی

نیامده علمت  تافرود،برگردی

بنانبودکه حالا که دسته تنهایم

دراین نماز به حال سجودبرگردی

بنانبودتوهم مثل اکبرمن باسرشکسته

به ضرب عمودبرگردی

 *حالا حرفامو بزنم؛ رو زمین افتادی؛پاشو ببین دورم چه خبره،همه دارن هلهله میکنن،اکبرم رفت قاسمم رفت، جمله ای که فرمود:کمرم شکست هیچ جا استفاده نکرده غیرازاینجا،معنیش چیه ؟میگم و رد میشم ،شب تاسوعا هرکی هر جوری دلش میخواد هرجور راحته گریه کنه. "فبکی بکائا عالیا"شما با صدای عالی و بلند گریه کنید*

رسیده کار به آخر

افتادی رو زمین خدا بخیر کند

حسین مانده ولشکر،خدابخیرکند

بلندشوکه پناهی برای خواهرمان

نمانده است خدابخیر کند

رباب دلهره دارد که دیر برگردی

چه میشودعلی اصغر؟!خدا بخیرکند

توبودیو سرِپا بودم، این شده حالا

قدم خمیده برادر،خدابخیرکند

کسی اگرتونباشی نمیکند رحمی

به این همه زن ودختر خدا بخیر کند

*چی شده مگه ؟من میخوام یه جمله ای بگم:یه موقع از شب موقعی که میخوای بری بیرون زن وبچه همراهته بهت میگن الان نیمه شبه ماشینت خرابه باچندتازن وبچه کجا داری میری اگه ماشینت میون راه خراب شد،وسیلت اشکال پیداکرد،وسط بیابون،تازه الزاما هم توش دشمنی نیست توبیابون،لااقل یه مردی باهات باشه ،همرات باشه،بازن وبچه داری میری،حالا حسین مونده وهشتادوچندزن وبچه علمدار رفت...*

کسی اگرنباشی نمیکندرحمی

به این همه زن ودخترخدابخیرکند

رقیه ،زینب ،خلخال ،گوشواره ،حرم ،

سکینه ، چادر معجر،خدابخیرکند

سرت شکسته و غرق جراحت است به نی

چگونه میرود این سر، خدا بخیر کند

*من بگم چگونه این سر رفت؟یه گوششو بگم : چنان عمودآهن روی سر مبارک نشست سر تا میانه ی ابرومتلاشی شد،دیگه سر به نیزه بند نشد ..."بچه ها همه امیدشون عمو بود؛نگاه میکردن میدیدن این سر بعضی وقتا به نیزه بسته است بعضی وقتا میدیدن سر باگیسواش به یال اسب بسته است هرچی سره اسب اون نانجیب پایین می آمد سر روی زمین میخورد...*

ازبس عمیق بود شکاف عمود کیب

 تنها سری بُود که پهلو به نیزه شد

همه ی بدنارو به خیمه آورد حسین .بچه هامنتظرند  لا اقل بدن عمو بیاد یه وقت دیدن بابا داره میاد خمیده،یه دست به کمر،یه دست عنان ذوالجناح،  پشت سر،میانه ی لشکر،سر روی نیزه...انقده این مصیبت گران تمام شد؛یکی ازنوحه های آل الله بعداز عاشورا،نگاه به سرمیکردند هی صدا میزدند "واضَیعَتَناه بعدَک عباس"یعنی مابعد توضایع شدیم؛معنیش اینه یعنی عباس توکه رفتی به ماخندیدند،به ما سنگ زدند،دست وپای مارو بستن،ما رو هو کردن،حسین...

به سرم بود بیاید به سرم ام بنین

مادرت فاطمه آمد عوض مادر من

پدرت ازنجف آمد توهم از خیمه بیا

قدمی رنجه کن و پای بنه بر سر من

شب باب الحوائجه،شب نماد غیرته،برا چی میگن اونی که آبروش در خطره هی بگید یا ابالفضل! آخه آبرو از جان مهم تره؛خدا نکنه کسی آبروش جلو بچه بره؛اینا رو من میگم یا حرف قمربنی هاشمه؟فرمود:من رو به خیمه نبر؛من از بچه هات خجالت میکشم؛اما تا آخر عمرش ام البنین بازماندگان کربلا رو که میدید میگفت:عباسمو حلال کنید"ویلی علی شبلی"

  .