نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت اباالفضل العباس علیه السلام شب تاسوعا سال 1397 کربلایی حسین سیب سرخی

روضه و توسل به  حضرت اباالفضل العباس علیه السلام  شب تاسوعا سال 1397 کربلایی حسین سیب سرخی

چشم تو دیدم و چشمِ تَرِ من ریخت به هم
حال با وضعِ سر تو،سر من ریخت به هم
 
نه علمدارِسپاهم،که سپاهم بودی
تا تو پاشیده شدی،لشکرِ من ریخت به هم
 
مادرم آمده بالای تَنِ بی دستت
از به هم ریختنت،مادرِ من ریخت به هم
 
قبل از آنی که تنم زیر سُم اسب رود
ازتماشای تنت،پیکرِ من ریخت به هم
 
صحبت از معجر زینب شده از جا برخیز
حرف معجر شده و خواهر من ریخت به هم
 
بی تو ناموسِ مرا در مَلَاءِ عام برند
غیرت الله ببین، دختر من ریخت به هم
 
شاعر:شائق
 
دامن کشان رفتی،دلم زیر و رو شد...
چشم حرامی با،حرم روبرو شد...
 
بیا برگرد خیمه، ای کَسُ کارم
منو تنها نگذار ای علمدارم
 
 
آب به خیمه نرسید،فدایِ سرت
حسین قامتش خمید،فدایِ سرت
 
از غصه آب شدم
خونه خراب شدم
 
شرمنده ی تو و
 طفلِ رباب شدم
 
مادر اومده،بالا سرم
غرق خون شده،پا تا سرم
محشری شده برابرم
ای برادرم
 
اگه بره سرم رو نیزه ها
فدا سر تمومِ بچه ها
 
پاشو برو عزیز برادرم
کسی نره به سمت خیمه ها
.