حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

روضه و توسل آخر ماه محرم _روضه امام سجاد علیه السلام_حاج احمد واعظی _سید مهدی میرداماد

روضه و توسل آخر ماه محرم _روضه امام سجاد علیه السلام_حاج احمد واعظی _سید مهدی میرداماد

دارد تمام می شود آقا عزای تو .... 

*درد دلم اینه آخر ماه محرمی*

دارد تمام می شود آقا عزای تو

کم گریه کرده ایم  محرم برای تو

*آقا ، یه بار دیگه عاشورا اومد و رفت من بودمو نمردم و دیدم .... حسین .... مولای من .....*

شبهای آخر است ، گدا را حلال كن

این هم بساطِ نوكر بی دست و پای تو

*آقا محرم تموم شد،اما دارد به شام میرسد ..."تازه انگار فصل گریه از راه میرسه،فصل گریه داره شروع میشه*

دارد به شام میرسد از راه قافله 

تازه رسیده نوبت تشت طلایتان ....

*حالا که به اینجا رسیدیم،اجازه میدید آخر ماهی این روضه رو بخونم،جایی که حضرت هی بارها میفرمود : الشام ... الشام"(آقا شام چی به روزتون آوردن؟قصه ی مجلس چی بود؟خود امام سجاد میفرماید اومدن یه طناب آوردن،یه سر طناب و به گردن من بستن" سید ها ببخشن" یه سر طنابو به گردن من محکم گره زدن،سر دیگه ی طنابو به بازوی عمه ام زینب" (رحمت خدا بر این ناله ها) بین من و عمه،این طناب رو یکی یه دور، گردن بچه های کوچولو دور زدن .... این طناب و میکشن به زور میبرن ..." پای بچه ها پر تاوله ..." میخوردن زمین ..." حالا چیجوری بلند میکنن بچه ها رو؟بچه های یتیمه داغ دیده،خسته با پای زخمی می افتادن" شلاقا رو میچرخوندن و میرسیدن ..."گفتم و التماس دعا*

خودم دیدم کودکی زیر تازیانه ها دست و پا میزد

*شبای آخر بریم در خونه خواهر امام رضا(ع)" یا حضرت معصومه ببخشید ، گل بارون کردن حضرت رو ..."

وقتی آوردن بی بی رو تو گل محله های شهر قم" تو خونه ی سادات خزرجی ، موسی ابن خرج بهش جا دادن، تو تاریخ قم نوشتن 17 روز بی بی تو شهر قم زنده بود،حتی اجازه نمی دادن مردها از تو کوچه رد بشن ..."می گفتن اینجا ناموس علی داره استراحت می کنه" شما نامحرمید برید یه جای دیگه رد شید ..." میگه ناموس علی تو این شهر بود مردا رو از تو کوچه شم راه ندان، الهی بمیرم برا خانوم علی ...."که یه عده نامرد اومدن،گفت چنان لگد به در زدم ...*

صدای ناله ی او را زپشت در شنیدم من

*ای وای از آون آقازاده ای که دید یه هیولا اومد ...." هی مادر عقب میره ....*

الهی بشکنه دست مغیره .....

برو ، برو گمشو تو از دور و بر من

چه می خواهی زجان مادر من ....

*قربون این ناله ها برم ...*

برو ، برو گمشو تو از دور و بر من

چه می خواهی زجان مادر من ....

*انقد برات بگم ، بال میزد آقا ....*

نزن ، نزن که مادرم از پا نشسته

.