نمایش جزئیات
ذکر توسل ویژۀ ایام شهادت امام زین العابدین علیه السلام به نفس حاج حسین سازور
وقت باران داغ چشم تر عذابم میدهد
آب مینوشم غم حنجر عذابم میدهد
شیرخواره سیر باشد زود خوابش میبرد
از عطش بی خوابی اصغر عذابم میدهد
مجلسِ ختم جوان رفتم دلم آتش گرفت
یاد تشییع تنِ اکبر عذابم میدهد
غیرتم را شعله ور کرده! چهل سالست که
ماجرایِ غارت معجر عذابم میدهد
ذبح را وقتی که میبینم کسی سر میبرد
خاطراتِ کندیِ خنجر عذابم میدهد
موی بابایم به روی نیزه ها آشفته بود
شانه را تا میزنم برسر عذابم میدهد
کاش غارت میشد از رویِ سرم عمامه ام
بر سرم جامانده خاکستر عذابم میدهد
از دم دروازه تا بازار ساعت ها گذشت
این شلوغی هایِ هر معبر عذابم میدهد
شامیان در پیشِ من حرفِ از کنیزی میزدند
التماس چشم آن دختر عذابم میدهد
داغ چوب خیزران و مجلس شوم شراب
از تمام داغ ها بدتر عذابم میدهد
خطبه را با لعن بر جدم علی آغاز کرد
چون به مسجد میروم منبر عذابم میدهد
هرچه آمد برسر ما از بلایِ شام بود
قتلگاه اصلی ما کوچه هایِ شام بود
شاعر :سیدپوریا هاشمی
________________
در شامِ پر کینه ، زغصه خمیدم ..
از عمه ام زینب ، خجالت کشیدم ..
پیش چشمم همه دوره کردن حرم را
زینب میگفت خدایا بپوشان سرم را ..
.