نمایش جزئیات

من غریب و تنهایم

من غریب و تنهایم

من غریب و تنهایم – من عزیز زهرایم (2)

آفتاب عمر من ، کم کم روی بام آمد

بوی مادرم زهرا ، امشب به مشام آمد (2)

من غریب و تنهایم – من عزیز زهرایم (2)

سر تا به قدم دردم ، بی یار و طبیبم من

چون طایر پر بسته ،در خانه غریبم من (2)

من غریب و تنهایم – من عزیز زهرایم (2)

ای مدینه از چشمم ، ریزد اشک تنهایی

جان دادم من امشب ، گردیده تماشایی (2)

من غریب و تنهایم – من عزیز زهرایم (2)

مانند گل افسردم ، از باد خزان امشب

آسوده شدم آخر ، از زخم زبان امشب (2)

من غریب و تنهایم – من عزیز زهرایم (2)