نمایش جزئیات
متن روضه امام رضا عليه السلام
ای آنکه هست بر همه عالم عطای تو
محروم کی شود ز عطایت گدای تو
هشتم امام عالمی و بضعة الرسول
ای آنکه مصطفی شده مدحت سرای تو
یک شرط ز شرایط توحیدی و بود
حصن امان اهل ولایت ولای تو
آلوده دامنم ز گنه لیک گشته ام
غرقه بحر رحمت نا منتهای تو
من بی پناه مانده و کهف الوری تویی
آورده ام پناه به دولتسرای تو
شرمنده ام ز کرده خود یا ابوالحسن
خواهم در آستان تو عفو از خدای تو
مرد صیاد می گوید : با چه زحمتی آهو را به دام انداختم ، یک مرتبه دیدم یک آقای نورانی مقابلم ظاهر شد ، یک نگاه به آهو کرد ، یک نگاه به من کرد ، فرمود : مرد صیاد می دانی این آهو چه میگه ؟ گفتم نه آقا ، فرمود : مرد صیاد این آهومیگه من دو تا بچه دارم ، منتظر من هستند اجازه بده بروم بچه هایم را ببینم و برگردم ، گفت : آقا من با چه زحمتی این آهو را به دام انداختم شما می گویید رهاش کنم برود ، اگر برود دیگر برنمی گردد (قربانت بروم امام رضا ).فرمود : من اینجا می مانم ضامن این آهومی شوم .
مرد صیاد می گوید: قلاده را برداشتم با خودم گرفتم الان آهو فرار می کند اما قلاده را از گردنش باز کردم . دیدم آهو آمد یک دور ، دور آقا زد یک نگاه به قد و بالای آقا کرد سرش را پایین انداخت و رفت . مدتی گذشت من متحیر بودم . گفتم آقا دیدی آهو بر نگشت . فرمود : مرد صیاد خوب تو این بیابان نگاه کن ، یک نگاه کردم دیدم آهو دارد از دور می آید ، دو تا بچه هایش دارند دنبالش می آیند ، آمد و آمد تا خودش را رساند به آقا ، تا رسید خودش را انداخت روی قدمهای آقا این بچه هاش هم دور آقا می گردند .یک نگاه کردم گفتم آقا شما که هستید ؟ فرمود : من ضامن غریبان علی بن موسی الرضایم . حالا همه با هم صدا بزنیم رضا جان ، رضا جان ...
منبع: كتاب گلچين احمدي