توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام _شهید غلامعلی رجبی

یااَبَالحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ موُسَی الرِضا یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا ... یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَالله

هر مسافری بخواد سفر بره دورِش جمع میشن باهاش خداحافظی میکنن ... اومد بچه ها رو خبر کرد .. بنی هاشمُ خبر کرد ... نمی دونم دیدی قبلِ یه سفر یه خواهرُ برادری بخوان خداحافظی کنند خواهر روش نمیشه جلو بره یه گوشه می ایسته برادر رو نگاه می کنه میگه برادر باید بیاد ... دیدن معصومه (س) سر به آستانۀ در گذاشته همینجور ایستاده داره نگاه می کنه ... گریه می کنه ... (اومد جلو) خواهر رو در آغوش گرفت ... خواهرم ... برا داداشِت گریه کن ... رضا دیگه از این سفر بر نمی گرده ... (بگم ؟ دلت آماده ست ...)

یا امام رضا من معذرت می خوام دو تا مسافر تو یه سفر ، خواهرُ برادر سه روز همدیگه رو گم کردن ... خواهر دمِ محمل ایستاده ... یه وقت دید داداش اومد جلویِ محمِلش ... خواهر روش نشد بگه با من حرف بزن ... صدا زد اگه با من حرف نمیزنی نزن ... یه کلام با دخترات صحبت کن....حسین .....