نمایش جزئیات

روضه و توسل _ایام زیارت مخصوص حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام _ حاج حسن خلج

روضه و توسل _ایام زیارت مخصوص حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام _ حاج حسن خلج

*زن و بچه ش و جمع کرد گفت هر چی می تونید برام گریه کنید .... عرض کردند ، آقا جان پشت سر مسافر میمنت نداره .... فرمود : اون مسافری که امید برگشت داره ... من از این سفر دیگه بر نمی گردم ...یا امام رضا ، آقا جان جدِ غریب تون هم دیگه امید برگشت نداشت .... اما صدا زد زینب جان بلند بلند گریه نکنید* ...

خواهرا در مرگِ من افغان مَکن شیون مزن

ای برادر پیشِ خواهر حرفی از مُردن مزن

*نمی دونم چرا ابی عبدالله این کار رو کرد ، کارُ بدتر کرد ... نمک ریخت رو زخمِ دل زینب* ...

خواهرا آن کهنه پیراهن که می دانی بیار   

یوسفا دیگر دم از آن کهنه پیراهن مزن

*امام رضا گفت برام گریه کنید ، لباس کهنه نخواست ... اما ابی عبدالله فرمود گریه نکنید لباس کهنه خواست ....لباس آورد تقدیم ابی عبدالله کرد ... یه وقت زینب دید خنجرُ کشید این لباسُ سوراخ سوراخ می کنه حسین ... پاره پاره می کنه حسین .... داداش این لباس یادگار مادرم بود ، داداش این لباس رو مادرم خودش با دستایِ خودش برات بافته بود ، چرا پاره پاره اش کردی ؟ .... حسین جان چکار کردی با دلِ زینب آقاجان چرا جواب دادی چرا جواب با این صراحت دادی؟صدا زد زینب اینا لباسامُ غارت می کنن اگر ببینن سالمه اینم از تنم بیرون میارن*

.