نمایش جزئیات
دو زائر دل شکسته
چهل روز است حسینم را ندیدم بلایش را به جان و دل خریدم چهل روز چهل منزل اسیرم دعا کن در کنار تو بمیرم چهل روز غم چهل ساله دیدم غم و اندوه دیدم ناله دیدم سر پر خون تو همراه من بود به هر جا چلچراغ راه من بود همین جا غرق در غم شد وجودم تن پاک ترا گم کرده بودم میان نیزه ها دل با ختم من ترا دیدم ولی نشناختم من اگر امروز برداری سرت را تو هم نشناسی ای گل خواهرت را ز جا برخیز ای نور دو دیده ببین مویم سپید و قد خمیده روز اربعین ، امام حسین دو زائر دل شکسته داشته ، یکی زینب و دیگری جابر است اما عاشقان ابی عبدالله جابر برای اولین بار قبر ابی عبدالله را زیارت می کند .ولی عمه سادات اولین بار در گودال قتلگاه بدن بی سر برادر را در آغوش گرفت بوسه بر رگهای بریده برادر گذاشت . سر به طرف آسمان بلند کرد گفت : خدایا این قربانی را از آل الله قبول بفرما .1 در قتلگاه جسم برادر به روی دست بگرفت کای خدای من این جا زینب است قربانی تو است بکن از کرم قبول کاری چنین ز عهدة ایمان زینب است