نمایش جزئیات
متن روضه اربعين حسيني _مرحوم شيخ احمد كافي
نور وجودم از طلوع روی حسین است
ظلمت امکان، سواد موی حسین است
مشی قدم را وصال ذات قِدَم نیست
جنبش سالک به جسجوی حسین است
جان ندهم جز به آرزوی جمالش
جان مرا دل به آرزوی حسین است
عاشق او را چه اعتناست به جنت
جنت عشاق خاک کوی حسین است
عاشق او را چه غم زمرگ طبیعت
زندگی عاشقان به بوی حسین است
امام حسین! امشب، شب اربعین تو است. ای کاش کربلا بودیم. ای کاش می آمدیم کربلا، دور قبرت می چرخیم. آنهایی که می خواهند کربلا بیایند کجا هستند؟
بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
ای خدا! هر کس تا حالا رفته قبر حسین(ع) را بغل کرده است. اما آی زن و مرد! زینب(س) بدن پاره پاره اش را بغل کرده. ما پیاده می رفتیم کربلا این مردم مسلمان برای زوّارهای امام حسین(ع) احترام می گذشتند. آی بمیرم! زینب(س) را کتک زدند. آی حسین! حسین! حسین! حسین!....چون شب اربعین است بگذارید چند بیت شعر بخوانم.
سوی شامم می برند این کوفیان با شور و شین
ای زمین کربلا جان تو و جان حسین
ای زمین کربلا امشب حسین تنها بُود
نی غلط گفتم که امشب ساروان اینجا بود
اللهم صل علی محمد و آل محمد بحق الحسین یا الله!