حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

سینه زنی و توسل به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژه پیاده روی اربعین به نفس حاج مهدی رسولی

سینه زنی و توسل به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژه پیاده روی اربعین به نفس حاج مهدی رسولی

زیارت چیست .. زیارت چیست .. زیارت چیست .. زیارت جز همین دلشوره هایِ قبل مشایه زیارت جز تمنایِ دعایِ مرد همسایه زیارت جز همین دلواپسی هایِ بلاتکلیفِ در هیئت، در خانه، چیزی نیست

زیارت چیست جز این دل سپردن ها زیارت چیست جز خوابِ پیاده راه رفتن ها زیارت چیست جز این عشق، جز این شورِ در دلها

زیارت پینۀ دستانِ آن مردِ کشاورز است که از سرمایۀ ناچیزِ سالِ خود برایِ اربعینش خوشه می چیند که سالی چند لحظه در شلوغی هایِ ظهرِ اربعین یک گوشۀ صحنِ تو بنشیند

زیارت جز همین دل سادگی ها نیست زیارت چیست .. زیارت چیست .. زیارت چیست ..

قدم هایِ تمام زائرانت را یقیناً می شمارد حضرتِ زهرا برایِ لحظه هایِ تلخ جان دادن برایِ در سراشیبی قبری تیره افتادن برایِ ساعتِ آخر .. برایِ بی کسی هایِ صف محشر فدایِ حضرتِ مادر ..

چه طعمی میدهد وقتی که خسته وقتِ مغرب ها کنارِ آتش و چایی موکب ها غذایِ حضرتیِ گرم میگریم فدایِ دستپختِ حضرتِ زهرا ...

زیارت چیست جز دستانِ خالیِ جوانمردِ عراقی که کریمانه برایِ خدمت زوّار ظرف آب میارد ، و مثلِ ابر می بارد «اشرب ماء یا زوّار ابوسجاد ..»

برایِ من ، برایِ بچه هایِ من چه فخری بیش از این که در صف زوّار تو باشم که میخواهم به قدر یک قدم هم یارِ تو باشم

چه فخری بیش از این دارم که در سیلِ خروشان غلامانِ علمدارم جه کم دارم .. چه کم دارم ..

غبارِ این مسیر از تربتت آقا چه کم دارد یقینِ دارم شفا در گرد راهِ زائرانِ توست، بلاتردید ضریح و گنبد و گلدسته جایِ خود ستون هایِ مسیر اربعین را میشود بوسید، بلاتردید

و حالا من ، غریبانه .. چه بی تابانه تنها گوشۀ خانه

تصور میکنم آن بی نهایت سیلِ زائر را که دورِ شمعِ آن گلدسته هایت مثلِ پروانه طوافِ عشق دارند و عنایت میکنی بر گریۀ آنها کریمانه

و من تنها .. و من اینجا .. و من حسرت نشینِ گوشۀ خانه .. غریبانه .. غریبانه .. غریبانه ..

میانِ گریه هایِ گاه و بیگاهم میانِ اشک و آهم ، فقط یک چیز میخواهم که قبل از مردنِ من رزقِ من باشد که در صحنِ حریمت بگذرانم باز چندی را تو میدانی صلاحم را .. تو میبینی نگاهم را ..

دلم تنگ است .. دلم تنگ است .. دلم تنگ است .. دلم تنگ است باز آقا میخوانم بسوزان هر طریقی میپسند را ..

در راهِ رسیدن به تو گیرم که بمیرم اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم

سلام آقا .. سلام آقا .. من اومدم این همه راه ، سلام آقا .. سلام آقا .. منم همون غلام سیاه ، سلام آقا .. سلام آقا ..

 

.

﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ www.babolharam.net ــــــــــــــــــ هرگونه کپی برداری از متونِ روضه کانون فرهنگی باب الحرم در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال جایز نبوده و مصداق بارز حق الناس می باشد

.