نمایش جزئیات
حاج محمد رضا غلامرضا زاده (حضرت زینب سلام الله علیه اربعین )
داداش ، سرت روی نی همسفرم بود قاتل تو دور و برم بود آستین پاره معجرم بود وای .....وای ...... داداش ، سرت رو نی همسفرم بود قاتل تو دور و برم بود آستین پاره معجرم بود وای .....وای ...... حسین ،من چی بگم از این اسارت به خواهرت شده جسارت معجر هامون رفته به غارت وای .......وای....... حسین ،آروم جونت نیمه جونه تنم مثه رنگین کمونه ، از بس که خوردم تازیونه وای ......وای....... *گریه کن ،دلت رو آزاد کن .....* حسین ،آروم جونت نیمه جونه تنم مثه رنگین کمونه ، از بس که خوردم تازیونه وای ......وای....... حسین...حسین حسین حسین حسین وای *یه عده دارن مزد عاشوراشون رو میگیرن،اونایی که سینه زدن روز عاشورا مزدش این شد...اربعین پاشو بیا،خودم برات جاده رو آب و جارو می کنم... بزار راستشو بگم ،دخترم رقیه میاد به استقبالتون،به داداش علمدارم گفتم بیاد گرد و غبار راه رو ازتون بگیره زینبم میاد بهتون خوش آمد می گه ،آخه سینه زن های حسینم دارن میان .....* داداش ،پاشو که زینبت رسیده صدام کن از رگ بریده ببین که قامتم خمیده وای ......وای....... داداش ،سرت رو نی همسفرم بود قاتل تو دور و برم بود آستین پاره معجرم بود وای .....وای ...... حسین ...... از نجف تا کربلا فقط بگید حسین حسین .... از حرم تا قتلگه ،زینب صدا می زد حسین دست و پا میزد حسین ،زینب صدا میزد حسین بنی قتلوا ،بنی ذبحوا ..... *آگه خوب گوش کنید از نجف تا کربلا مادرش می گه غریب مادر حسین ،شنیدن یه عده ای* غریب مادر ........ .