ماجرای شنیدنی مقدس اردبیلی و روضه خوان روز اربعین _ ویژۀ ایامِ اربعین _ استاد شیخ علی خدادادی

مرحوم مقدس اردبیلی رحمةالله علیه از علمای بزرگوار شیعه بود، مشرف شدید نجف قبر ایشان در حرم حضرت امیرالمؤمنین سلام الله علیه است، می فرماید : برنامه ی ما بر این بود ، هر ساله با جمعی از طلبه ها ، از نجف مشرف می شدیم کربلا ایام اربعین .

یک سال طبق برنامه همیشگی از نجف مشرف شدیم کربلا ، توی مسیر نجف تا کربلا یه طلبه ای بود که سیدالشهداء یه نمکی به صدای او داده بود ، روضه می خواند ، ما هم گریه می کردیم ، رسیدیم کربلا ، اربعین شلوغه ، من به این طلبه ها گفتم : این طلبه ای که روضه میخواند کجاست ؟ گشتند گفتند : آقا! نیست.

ناراحت شدم ، گفتم :آخه اربعین ، کربلا ، شش گوشه ی اباعبدالله ، انسان روضه خوان نداشته باشه؟ یه نفر بیاد روضه بخواند ، کسی نیامد ، منِ مقدس اردبیلی ، مستأصل و حیران بودم ، چه کنم؟ در این حین دیدم یه عرب ، یه سید جوانِ خوش سیما آمد سمت من ، گفت : مقدس! چرا ناراحتی ؟ مقدس چرا مستأصلی ؟

گفتم:آقا! آمدیم کربلا کسی نیست برا ما روضه بخوانه ، حضرت فرمود : مقدس دوست داری من برات روضه بخوانم؟ گفتم : آقا مگه روضه خواندن بلدی شما ؟ این آقا فرمود : بله ، من میتوانم روضه بخوانم ، گفتم : آقا بفرمایید . این آقا برگشت به سمت حرم سیدالشهداء،یه نگاه به شش گوشه کرد ، گفت :

صَلَّ الله علیک یا اباعبدالله الحسین ....

یه سلام داد به اباعبدالله ، همه ریختن به هم ، گفتم : این چه سلامی ِ؟ چه نفسی ِ؟ کربلا رو بهم ریخت ، میگه این آقا نگاه کرد به شش گوشه ، نگاه کرد به حرم آقا اباعبدالله ، خطاب به اباعبدالله عرض کرد : آقا ! هم من میدانم ، هم مقدس ، هم این طلبه ها ، آقا ما میدانیم ، خواهرت چه جوری از تو جدا شد ، زینب چه جوری از تو دل کند ... مقدس می فرماید :گریه کردیم ، بهم ریختیم ، تا به خودم آمدم دیدم هیچ کسی نیست ... انسان میرسد به جایی که امام زمان سلام الله علیه، روضه خوان مجلسش باشد ....