نمایش جزئیات

مناجات و روضه_امام رضا علیه السلام_استاد حاج منصور ارضی

مناجات و روضه_امام رضا علیه السلام_استاد حاج منصور ارضی

کم ناز کن در باز کن مهمان رسیده

مهمان تو با دیده ی گریان رسیده

سرمایه ای که داده بودی باختم من

یا ذالکرم هنگامه ی احسان رسیده

حرف دل هر نوکری اینست عمری

هر چه رسیده از سوی سلطان رسیده

باور کن آقا تا حرم خود را کِشیدم

از این جدایی بر لبانم جان رسیده

افتاده بارم آمدم دستم بگیری

با چشم گریان عبد سرگَردان رسیده

مانند زهرا مادرت سائل نوازی

لطف تو بر داد گنهکاران رسیده

هنگام جان دادن قرار ما دوتا شد

جانِ خودت صبرم دگر پایان رسیده

گویا هنوز از گوشه ی صحنت سحرها

آه کسی جامانده از گُردان رسیده

چه ارتباطی بین اینجا با شلمچه ست

اینجا به پایان دوره ی هجران رسیده

امضای تو پای شهادت نامه ها بود

با دست تو این فیض بر یاران رسیده

تو سفره دار گریه کن های حسینی

با گریه هایت روضه تا ایران رسیده

من آمدم رزق عطایم را بگیرم

از تو برات کربلایم را بگیرم

(شاعر : قاسم نعمتی)

*سراسر وجودش عشق حسین بود وبس هرچی میزدند بیشتر زبونش باز میشد، خوشحال بود سر و گذاشتن رو دستاش نگاه کرد گفت بابا دندون های منم مثل دندون های تو شده جلوی دندونام همه ریخته، نگاه کردم دیدم دندانهای تو هم چوب خیزران ... اونایی که هنوز بابا نشدن نمیدونن ... یه وقت دیدن این صورتشو آروم گذاشت رو صورت زخمیه بابا یه ناله ای زد .....*

.