نمایش جزئیات

گرد بستر بابا(شعر سـینه زنـی در فراق رسول اكرم(ص))

گرد بستر بابا(شعر سـینه زنـی در فراق رسول اكرم(ص))

دخترم مکن گریه – گرد بستر بابا

 نور دیده ام زهرا – نور دیده ام زهرا

بیش ازاین مزن آتش

فاطمه تو جان من (2)

ناله تو می سوزد دم به دم روان من

 نور دیده ی بابا دخت مهربان من

ناله ی  غم انگیزت ، سوزد دل بابا را

نور دیده ام زهرا – نور دیده ام زهرا

لحظه ی جدایی شد دخترم خداحافظ

 همدم وانیس وغم پرورم خداحافظ

پاره ی تنم از جان بهترم خداحافظ

  دخترم خداحافظ دل بریدم از دنیا

نور دیده ام زهرا – نور دیده ام زهرا

چهره ی دل آرایت پر شد از غبار غم

از جهان خود برگیر گرد غصه وماتم

شادی تو می گردد زخم سینه را مرهم

  مونس وانیس من روح عصمت و تقوا

پیش چشم بابایت دیده را مکن دریا

نور دیده ام زهرا – نور دیده ام زهرا

همدم پدر بودی وقت درد و تنهائی

مایه ی امید من اسوه ی شکیبائی

بعد رفتن بابا تو انیس مولائی

 می شود علی بعد از مرگ من پدر تنها

نور دیده ام زهرا – نور دیده ام زهرا

بعد ازاین تو می مانی با مصیبت و غربت

همدم تو می گردد اشک و ناله و محنت

در جهان نمی بینی آسودگی و راحت

درد و رنج از هر سو برتو می شود پیدا

نور دیده ام زهرا – نور دیده ام زهرا

سینه با تو می سوزد دیده با تو گریان شد

گریه ترا دیدم قلب من پریشان شد

خانه دلم را باز حزن و ناله مهمان شد

  از تو دل بریدن بر من گران

نور دیده ام زهرا – نور دیده ام زهرا