حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

مدح خوانی ویژۀ میلاد پیامبرِ ختمی مرتب محمد مصطفی و امام صادق علیه السلام به نفس حاج محمد یزدخواستی

مدح خوانی ویژۀ میلاد پیامبرِ ختمی مرتب محمد مصطفی و امام صادق علیه السلام به نفس حاج محمد یزدخواستی

بت فراوان گشته اما دینِ حق تسلیم نیست
تا سپیدی هست از تاریکی شب بیم نیست
پیش سنگ و چوب اگر این قوم سر خم می کنند
می رسد مردی كه رسمش اینچنین تعظیم نیست
کار وحی این بار با جَهل عرب افتاده است
کار موسی ، کار عیسی ، کار ابراهیم نیست
وحی راهش خرق عادت ، وحی رسمش معجزه است
آنچه می گویند و می گویید و می گوییم نیست
می رسد از راه طفلی ، پیشگویان گفته اند
می رسد روزی که مثلش هیچ در تقویم نیست
 
می رسد طفلی که دنیا سر به راهش می شود
هر دلی غم داشت او پشت و پناهش می شود
 
سنگ باران می کند اینک سپاه فیل را
آنکه بر فرعون نازل کرد قهر نیل را
کعبه را بی شک برای دین خود می خواسته
آنکه نازل کرده از منقارها "سجّیل"را
پا به دنیا می گذارد کودکی تاریخ ساز
مکه از خاطر نخواهد برد "عامُ الفیل"را
در روایت نیست ، اما بر سر گهواره اش
بی گمان از کودکی می دیده جبرائیل را
می رسد از راه مردی ، گشته ام تورات را
می رسد از راه مردی ، خوانده ام انجیل را
 
آنکه عمری منتظر بودیم دیگر آمده است
مژده داد "انجیل یوحنّا" که نامش "احمد"است
 
بوی عطرش کوچه های مکه را برداشته
او که بین شانه اش مهر نبوت داشته
بین موهای سیاهش چارده موی سپید
خرمنی جو گندمی پیچیده در هم کاشته
در شبِ مویش نمایان بود صبح روشنی
بیرقی از نور در پیشانی اش افراشته
شانه زد در مویِ خود، آیینه از حسرت شکست
در تبرّک هر کسی یک تار مو برداشته
بانمک تر بوده از یوسف ، خدا در خلقتش
هرچه بوده است از هنر در جان او انباشته
 
گرچه از سوی خدا با حکم ارشاد آمده
فیض اجباری است ، با حُسن خداداد آمده
 
با خودش از آسمان خُلق امین آورده است
آسمان را با خودش رویِ زمین آورده است
نور باران شد «حرا» تا وحی نازل شد: "بخوان"
آیه را از سوی حق روح الامین آورده است
«لات» و «عزا» در هراس از «قُل هُوَ اللهُ اَحَد»
جایِ شک باقی نمی ماند، یقین آورده است
رفته اوج آسمان و ریسمان آویخته
رشته ای محکم چنان حبلُ المتین آورده است
باده می آرد، خمارانش سبو آورده اند
هم خدیجه ، هم علی ، ایمان به او آورده اند
 
 عشق هجّی می شود با "میم" و "حا" و "میم" و "دال"
«اشهد انَ‌...ـ اذانِ عشق می گوید بلال
 
شاعر : علی فردوسی
.