حمایت از واحد فنی سایت باب الحرم : شماره کارت 5892-1013-5929-2857 به نام علیرضا ملکی

نمایش جزئیات

کوه وقار

کوه وقار

غم بپاید که دگر موکب یار آمده است

گلعذاری که بود رشک بهار آمده است

موج دریای کرم گوهری آورده برون

کز فروغش همه دلها به قرار آمده است

زگلستان بقا، یک گل بی خار دگر

از ره لطف به منزلگه خار آمده است

نور او پیش تر از خلقت این عالم بود

عالم از یمن قدومش چو غبار آمده است

لیک در هفدهم ماه ربیع الاول

پرده از چهره این مه به کنار آمده است

نور زهر است که پرتو فکند بار دگر

شاخ طوبی است ، دگر باربه بارآمده است

آمد آن شاه که از قدرت دانایی او

لشکر کفر و جهالت به فرار آمده است

بهر آزادی و خوشبختی ابناء بشر

ششمین اختر مسعود تبار آمده است

صابر و فاضل و طاهر لقب مشهورش

لیک بیش ازهرصادق به شمارآمده است

جعفری نام شده مذهب اثناعشری

چون که اومظهری ازهفت وچهارآمده است

غرق امواج گنه کی شود این کشتی دل

که چنین موج شکن کوه وقار آمده است

وقت آن شد که حسان عرض کنی حاجت خویش

چون که سلطان کرم بهر نثار آمده است

(حسان )