نمایش جزئیات
متن گریز روضه ی حضرت زهرا سلام الله علیها
بعد از اعتراض مردم مدینه به گریه های شبانه روزی حضرت زهرا (س)امام علی (ع) رفت و بیرون مدینه سایبانی درست کرد . حضرت زهرا (س) روزها میرفت و آنجا مینشست و تا غروب گریه میکرد و ناله میزد ...عرض میکنم :در بیت الاحزان حضرت فاطمه (س) حداقل سایبانی بود و سایه ای داشت حضرت زهرا (س) زیر سایه مینشست و ناله میزد ؛اما بیت الاحزان اهل بیت امام حسین (ع)خرابه شام بود . سقفی نداشت و از سرما و گرما محافظت نمیکرد ؛به طوری که صورتهایشان پوست انداخت . منهال میگوید :امام زین عابدین (ع) را دیدم که تکیه بر عصا داده بود و پاهایش مانند نی ،خشک و خون از آنها جاری بود . رنگ شریفش زرد شده بود . پرسیدم آقا کجا میروید ؟ فرمود :جایی که ما را منزل داده اند سقف ندارد . آفتاب ما را گداخته است ؛ به خاطر ضعف بدن بیرون آمدم تا قدری استراحت کنم و زود برگردم ؛ چرا که از جان زنان میترسم . در همین حال صدای زنی بلند شد : نور دیده ی برادرم کجا میروی ؟ برگرد که میترسم دشمن به تو صدمه ای بزند. پرسیدم این زن کیست ؟گفتند زینب دختر علی مرتضی است.
بیمار کربلا به تن از تب توان نداشت
تاب توان از کجا ، که توان بر فغان نداشت
در دشت فتنه خیزکه زان سروران تنی
جز زیر تیغ و سایه ی خنجر امان نداشت
این صید هم که ماند ،نه از ارباب رحم بود
صیاد دهر تیر جفا در کمان نداشت
تا شام هم ز کوفه در آن آفتاب گرم
بر فرق جز سر شهدا سایبان نداشت
منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست
انتشارات: صبح امید