نمایش جزئیات
متن گریز روضه ی حضرت زهرا سلام الله علیها
بی بی جان چرا وصیت کردی که شبانه شما را غسل و کفن کنند و به خاک بسپارند ؟شاید در پاسخ بفرمایید این وصیت به خاطر دل علی (ع) بود ،چون میخواستم تاریکی شب مانع شود و علی (ع) زخم ها یی که از ناحیه دشمن به من رسیده ،نبیند مبادا داغش تازه شود ؛ مبادا ناراحت شود . من دیگر بیش از این طاقت دیدن مظلومیت علی (ع) را ندارم ؛ اما بی بی جان عرض میکنیم : کجا بودی آن شب که حال زار امیرالمومنین (ع) را ببینی ؟ کجا بودی مظلومی و درد کشیدن علی (ع) را ببینی ؟ هر کجا دست میگذارد آسیب دیده است ؛ بازو و پهلو و سینه و صورت همه ضربه خورده و کبودند .......
باباجون با چشم تر کبودی روشو بشور
باباجون آهسته تر زخم های پهلو شو بشور
بابا جون آخریا همش برات گریه میکرد
گاهی وقتا واسه تو با بچه ها گریه میکرد
قصه ی غربت تو گفته برام دونه دونه
بابا جون دختر تو خیلی چیزا رو میدونه
حالا که غم زده از مصیبت زهرا شدی
بزار تا برات بگم فکر نکنی تنها شدی
زینب کنیزته کنیز خونه دارته
مثل زهرا مادرش همیشه بی قرارته
منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست
انتشارات: صبح امید