نمایش جزئیات
متن گریز روضه ی حضرت زهرا سلام الله علیها
علی (ع) هر وقت وارد خانه می شد و به زهرا (س) نگاه می کرد تمام غم و غصه هایش برطرف می شد . اگر بیرون خانه مردم به او سلام نمی کردند یا اگر امیرالمومنین (ع) سلام میکرد جواب او را نمیدادند اگر غریب و تنها شده بود اگر بیرون خانه یار و همدم و هم زبانی نداشت اما وقتی وارد خانه می شد با دیدن حضرت زهرا (س) و مهربانی و همدردی و دلداری های او آرامش می یافت . آری همیشه دیدن زهرا (س) مایه آرامش او بود؛ اما یک وقتی رسید که با دیدن حضرت زهرا (س) آه از نهاد امیرالمومنین (ع) برخواست ؛ صورت کبود است ؛پهلو شکسته است . با غسل حضرت زهرا (س) یکایک مصائب گذشته را مرور کرد ؛ بازو ورم کرده است ؛ سینه ضرب دیده است ؛ یا امیرالمومنین(ع) بدن حبیب را با دلی شرحه شرحه غسل دادی پهلو و سینه را شکسته یافتی ،صورت و بازو را کبود دیدی ؛ اما به هر حال بدن به ظاهر سالم بود ؛ اما زینب کبری (س) وقتی آمد مقابل بدن حبیبش ، دید بدن برادر قطعه قطعه است و سر در بدن ندارد . خم شد و لبهایش را بر رگهای بریده برادر گذاشت .
آهی کشید از دل و با دیده پر آب
با بضعه ی رسول خدا کرد این خطاب
مادر بیا که بی کس وتنها حسین توست
تنها میان لشکر اعدا حسین توست
مادر بیا وببین که در این دشت مرگبار
بی یارو بی پناه و هم آوا حسین توست
این پاره پاره تن که فتاده به روی خاک
از تشنگی به حالت اغما حسین توست
این نازنین بدن که ندارد برای من
یک جای بوسه در همه اعضا حسین توست
منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست
انتشارات: صبح امید